آمده ایم اینجا. آمده ایم در میان جنگلی از درختان هزار ساله و دو هزار ساله چادر زده ایم .اسمش هست
Richardson Grove Stats park
قرار است سه چهار روزی دور از قیل و قال زمانه اینجا بیاساییم و با آب و درخت و پرنده و ماه و نسیم همراه و همگام شویم . در گوشه و کنار پارک آدمیانی آمده اند و چادر زده اند . آرامش شگفت انگیزی حکمفرماست. همه چیز به قاعده و به سامان . می توان یکی دو دلاری داد و دوش آب گرم گرفت. و همه جا زیبایی و زیبایی و زیبایی . و حیران میمانی در عظمت و سخاوت و بیکرانگی طبیعت.و از خود می پرسی این درختان عظیم سر به آسمان سوده چه یاد ها و خاطره ها که از گذر سده ها و هزاره ها بیاد ندارند
از خانه ما تا اینجا سه ساعت و نیم راه است .بزرگراه شماره101 راگرفتیم و از سانفرانسیسکو بسوی اورگان راندیم. نوا جونی و آرشی جونی را بما سپرده بودند . و آنها نیز مدام در چالشی کودکانه و قال و مقال های خنده آور بی پایان.
اینجا درختانی را می بینم که پیش از عیسای مسیح و محمدعربی و فارابی و زکریای رازی و لینکلن و جرج واشنگتن و هگل و نیچه و مارکس و لنین و عالیجناب ترامپ روییدند و قد کشیدند و باد و باران و توفان ها دیدند و اینک استوار و سر فراز چنان سر به آسمان سوده اند که بی هیچ تردیدی هزار سال و دو هزار سال دیگر همچنان با قامتی استوار به خورشیدو ماه و ستاره و آسمان سلام خواهند کرد و همچنان آسمان را در آغوش خود خواهند داشت .
تو قامت بلند تمنایی ای درخت
همواره خفته است در آغوشت آسمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر