دنبال کننده ها

۱۱ مرداد ۱۳۹۹

تناقض

تناقض
می‌گوید : توی اتوبوس پیرمردی کنارم نشسته بود .
پرسید : ایستگاه بعدی چیه ؟
گفتم : ائمه اطهار
گفت: خواهر و ‌مادر هر چه ائمه اطهار را گاییدم.
اما وقتی میخواست پیاده بشود دستی برایم تکان داد و گفت : یا علی!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر