دنبال کننده ها

۸ خرداد ۱۳۹۹

خاطرات آقای عظما


آقای عظما این روزها اینجا و آنجا خاطرات خود را منتشر میکنند .
ما هم تصمیم گرفتیم خاطراتی از یک آقای غیر عظما را که بدستور همین آقای عظما در بدر و آواره شده و همسر و فرزندانش را آدمخواران آقای عظما تیرباران کرده اند اینجا بگذاریم بلکه تاریخ نویسان را بکار آید :
----------------
حاج محمد شانه چی رئیس دفتر آیت الله طالقانی بود که آقای خامنه‌­ای قبل از انقلاب بمدت ۱۵ سال -هر سال سه ماه محرم صفر و رمضان - را در خانه ایشان بیتوته میکردند و یک طبقه از منزل آقای شانه چی در اختیار آقای خامنه­‌ای بود .
همین آقای خامنه‌­ای در خاطراتش تعریف میکرد که من هر ساعتی از شبانه روز برمیگشتم خانه ؛ غذای من حاضر و آماده بود .
آقای شانه چی میگوید یک سال آقای خامنه­‌ای به من اول ماه محرم گفت حاج آقا دعا کن امسال خوب کار کنم و یک ماشین بتوانم بخرم. که از قضا آن سال خوب روضه خوانی کرد و توانست یک فولکس واگن خریداری کند .
بعد از انقلاب ؛یک دختر و دو پسر آقای شانه چی را اعدام کردند و خودش هم که لاجوردی دستور داده بود (آقای شانه چی که لقب معتمد التجار را داشت پشت سفته‌­های لاجوردی را در زمان قبل از انقلاب امضاء میکرد) زنده نیاورید، شرم داشت چشمش به چشم شانه چی بیفتد! ولی شانه چی زنده دستگیر ولی فرار کرد و ۱۷ سال در پاریس با لباس زیر فروشی امرار معاش میکرد و جوانان ایرانی جان بدر برده از اعدام‌های خرواری سالهای سیاه و افسانه ای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ و ۲ را پناه می­داد و وقتی دهه ۷۰ با وساطت آقای خاتمی آمد به ایران تمامی اموالش مصادره شده بود. شانه چی بعد از برگشت به ایران با پولی که از راه فروش لباس زیر در پاریس جمع کرد دو مدرسه در مشهد ساخت. در اواخر عمرش اقوام شانه چی ایشان را در سرای سالمندان گذاشتند (تمامی فرزندانش اعدام شده بودند ) و باز عده­‌ای از دوستانش ایشان را از آنجا بیرو ن آورده و در خانه‌­ای با مراقبت مستمر دوستانشان نگهداری کردند .ولی آقای خامنه ای خانه اش طبقه دوم نداشت که به آقای شانه چی عطا کند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر