دنبال کننده ها

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹

وقتیکه مشت می خورم


:خاله محبوب می گوید
.من فقط به عشق ماتیک زدن زن جعفر شدم
جعفر شوهر اولش بود
گفتند تا عروسی نکنی نمیتوانی ماتیک بزنی
:مامان نمی داند به خاطر چه چیزی زن آقا جان شد
یک روز مرا به پدرت دادند .فکر کردم لابد بابای دومم هست و باید این دفعه دختر اوباشم
:یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت
!!پدرت نیست ، شوهرت هست
از آن به بعد هروقت مشت می خورم می فهمم اتفاق مهمی افتاده است 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر