در آلمان ؛ یک خانم و آقای محترمی میروند پارک جنگلی شهرشان تا هوایی بخورند و نفسی تازه کنند . زیر درختی می نشینند و آتشی روشن میکنند و از این در و آن در سخن میگویند .
ناگهان از بالای درخت یک گونی سنگین و رنگین می افتد روی سرشان . وقتی گونی را باز میکنند می بینند حدود دویست هزار دلار مامانی توی گونی چپیده است و دارد به آنها چشمک میزند .
اینکه این گونی پر از پول بالای درخت چیکار میکرده است والله خودمان هم بی خبریم . اگر اصل خبرش را میخواهید بخوانید آخرین شماره مجله تایم را ورقی بزنید تا شما هم مثل ما دو تا شاخ تر و تمیز روی کله تان سبز بشود .
حالا اگر ما ناپرهیزی کرده بودیم و رفته بودیم پای آن درخت تا هوایی تازه کنیم و نفسی بکشیم اگر صد تا سنگ و سنگریزه و کلوخ به کله مبارک مان اصابت نمیفرمود دستکم به مصداق " محنت زده را ز هر طرف سنگ آید " جناب آقای باریتعالی به ابابیل محترم شان امر میفرمودند تا بر فرق سرمان خرابی بفرمایند و حال مان را جا بیاورند .
شاید به همین خاطر است که یک شاعر فلکزده بی پول درمانده بد شانسی خطاب به آقای باریتعالی چنین گفته است :
دولت به خران دادی و نعمت به سگان
پس ما به تماشای جهان امده ایم ؟
ناگهان از بالای درخت یک گونی سنگین و رنگین می افتد روی سرشان . وقتی گونی را باز میکنند می بینند حدود دویست هزار دلار مامانی توی گونی چپیده است و دارد به آنها چشمک میزند .
اینکه این گونی پر از پول بالای درخت چیکار میکرده است والله خودمان هم بی خبریم . اگر اصل خبرش را میخواهید بخوانید آخرین شماره مجله تایم را ورقی بزنید تا شما هم مثل ما دو تا شاخ تر و تمیز روی کله تان سبز بشود .
حالا اگر ما ناپرهیزی کرده بودیم و رفته بودیم پای آن درخت تا هوایی تازه کنیم و نفسی بکشیم اگر صد تا سنگ و سنگریزه و کلوخ به کله مبارک مان اصابت نمیفرمود دستکم به مصداق " محنت زده را ز هر طرف سنگ آید " جناب آقای باریتعالی به ابابیل محترم شان امر میفرمودند تا بر فرق سرمان خرابی بفرمایند و حال مان را جا بیاورند .
شاید به همین خاطر است که یک شاعر فلکزده بی پول درمانده بد شانسی خطاب به آقای باریتعالی چنین گفته است :
دولت به خران دادی و نعمت به سگان
پس ما به تماشای جهان امده ایم ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر