کسی که هیچ کس مثل او نیست (با اجازه فروغ فرخزاد) و آن ستاره قـُزمیت که خوابش را دیده بودم، آمده است و دهنم هی خشک میشود و خایههایم هی جفت ميشود من خواب آن ستاره قـزمیت را همین پنج سال پیش دیده بودم و کور بشوم اگر بجز دروغ بگویم. کسی آمده است که مثل هیچ کس نیست مثل آدم نیست، مثل بچه آدم هم نیست و قـدش از همه بوتههای جعفری بلندتر است و زورش از همه مراجع بیشتر است و حتی از کوروش کبیر هم کبیرتر است و اسفندیار را به رستم و فلسفه مشایی را به فلسفه اشراق ترجیح میدهد و میتواند هر منشوری را که بخواهد، بیاورد و هر منشوری را که آورده، بخواند. کسی آمده است که مثل هیچ کس نیست و میتواند بدون آنکه حساب کند حرفهای بیحساب بزند و چشم بسته جلوی همه عددها چند تا صفر بگذارد یا چند تا صفر را پاک کند. کسی آمده است که مثل هیچ کس نیست و به جای همه کس حرف میزند کسی که وقتی حرف میزند همه به احترام او بلند میشوند و میروند. کسی که بوی نفت را بین همه سفرهها قسمت میکند و سینمای شمقدری را قسمت میکند و کهریزک را قسمت میکند و شیشه نوشابه را قسمت میکند و روزنامه کیهان را قسمت میکند و کالای چینی را قسمت میکند و پستهای کلیدی را قسمت میکند و سیب لبنانی و پرتقال اسراییلی را قسمت میکند و مصایب مسیح را قسمت میکند. کسی آمده است که مثل هیچ کس نیست و جلوی آمدنش را حتی با سی ملیون رأی هم نمیشود گرفت. به مادرم گفتم: دیگر تمام شد گفتم: همیشه قبل از آنکه رأیها را بشمریم از صندوق رأی بیرون میآيد باید برای روزنامه کیهان تبریکی بفرستم.
:: متن شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فروغ فرخزاد را اینجا بخوانید. |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر