آقا ! ما یک پیشنهادی داریم . چطور است به کمیته اعطای جایزه صلح نوبل پیشنهاد کنیم یک فقره جایزه صلح نوبل به عالیجناب ولادیمیر پوتین اعطا بفرمایند تا حق به حقدار برسد !
یعنی میفرمایید سهم عالیجناب پوتین در برقراری صلح جهانی از مرحوم مغفور مناخیم بگین و خدا نیامرز عالیجاه هنری کسینجر - که حالا یک پایش این دنیا و پای دیگرش آن دنیاست و عنقریب قبض و برات آخری را امضا خواهد کرد - کمتر است ؟
اصلا آقا چطور است همه ما که هم شام کوفه و هم صبح کربلا را دیده ایم ،دست بدست هم بدهیم و یک نامه ای ، بیانیه ای ، التماس نامه ای ، یا به قول این فرنگی های مادر مرده یک « پتیشنی» ، چیزی، برای همین کمیته بفرستیم و سه چهار میلیون ایرانی پایش امضا بگذاریم و آ سید علی آقای خودمان را نامزد جایزه صلح نوبل امسال کنیم ؟ها ؟حالا جایزه صلح نوبل هم نشد نشد ، چطور است یک جایزه مهربانی و بزرگواری و عطوفت و مردم دوستی به ایشان داده بشود ؟
آقا ! از قدیم گفته اند آدم فضول سر سالم بگور نمی برد . حالا شده است حکایت ما .
اگر فضولی نباشد خدمت عالیجنابان از ما بهتران عرض میکنیم عجالتا می توانند یک جایزه دیگری هم به همین خانم شیرین عبادی مان بدهند بلکه زحمات شبانه روزی ایشان در دفاع از حقوق طالبانی های زندان گوانتانامو بی پاداش نمانده باشد .
حالا اگر زحمتی نیست خواهش میکنیم محض رضای خدا یکی پیدا بشود بما بگوید این خانم شیرین عبادی کجاست ؟ چرا هیچ جا پیدایش نیست ؟
وقت شادی در میان و وقت جنگ اندر کنار ؟وقت خوردن قلچماق و وقت کار کردن چلاق؟
مگر ایشان برنده جایزه صلح نوبل نیستند ؟ مگر قرار نیست فریاد اعتراض مادران وپدران داغدیده ایرانی را به گوش جهانیان برسانند ؟مگر از قدیم ندیم ها نگفته اند مشتی که بعد از جنگ به یاد آید باید به سر خود کوفت؟
چطور است آن « دخترک دهاتی !» شبانه روز توی دهن شیر میرود و در هر کنفرانس و اجتماع و گرد هم آیی بین المللی حضور دارد و آب در خوابگه مورچگان و کک به تنبان آسید علی مرجع تفریح مسلمانان جهان و ایضا قاپوچی باشی ها و قلق چی ها و سر عسکر ها و تفنگچی ها و عجوزک ها و نوکرک ها و زنبورک چی های دولت ابد مدت ! انداخته است اما برنده جایزه صلح نوبل مان انگار هنوز باد به زخمش نخورده و سر در گلیم خود فرو کرده و غیر از خشت مالیدن و سبزی پاک کردن حرفی و کلامی در باب فاجعه ای که در وطن مان جریان دارد نمی گوید ؟ اگر فایده جایزه گرفتن این باشد که گاه و بیگاه بیایند در کلاب هاوس فرمایشاتی بفرمایند ننه صمد آقا هم این کار را که بهتر بلد است .
همه از دست غیر مینالند
سعدی از دست خویشتن فریاد