وقتی بچه بودم تو مدرسه میگفتند ما دوازده تا امام داریم اما من هر چه حساب میکردم میدیدم ما پانزده تا امام داریم
آقای سلیمی معلم تعلیمات دینی مان با ترکه انار میکوبید روی کله ام میگفت : حرومزاده ! کفر نگو !
آنوقت ها عقل درست حسابی که نداشتم ( البته هنوز هم ندارم ) خیال میکردم امام جعفر صادق و امام موسی کاظم چهار نفرند
خیال میکردم امام جعفر و امام صادق دو تایی با هم نشسته اند اینهمه حدیث جعل کرده اند
همچنین خیال میکردم امام موسی و امام کاظم دو نفرهستند که اینهمه تخم و ترکه پس انداخته اند
آقای جزایری پیشنماز محله مان هم هر وقت روی منبر از ثامن الائمه صحبت میکرد من خیال میکردم از عمه صنم مان حرف میزند !
بعد ها فهمیدم ثامن الائمه وامام رضا پسر خاله اند!