دنبال کننده ها

۲۹ آذر ۱۴۰۱

نام تمام مردگان یحیی است

بر مردگان خویش نظر می بندیم
با طرح خنده ای
و نوبت خود را انتظار می کشیم
بی هیچ خنده ای
« احمد شاملو»
رفیقم زنگ میزند و میگوید : خبر داری ؟
می پرسم : چه خبری؟
میگوید: دکتر صدیف هم به کاروان رفتگان پیوست.
میگویم : میدانستم . دیگر چه خبر؟
میگوید : حسین هم دیشب پر کشید !
این روز ها کارم این است بنشینم نام دوستان و رفیقانم را از صفحه تلفنم حذف کنم.
وقتی به صفحه تلفنم نگاه میکنم وحشتم می‌گیرد .
خدای من! در این سالهایی که گذشت نام و نشان بسیاری از رفیقانم از دفتر زندگی خط خورده است .
می نشینم و با اشکی در چشم نام ها را میشمارم .هر یک از این نام ها صدها خاطره شیرین در ذهنم می نشاند . نام ها را میشمارم و زمزمه میکنم :
نام همه مردگان یحیی است:
ابوالقاسم لباسچی
سعید لباسچی
طاهر ممتاز
علی بوستانی
علی فرگام
منوچهر امیر کیایی
جمشید معماری
دکتر صدر الدین الهی
دکتر محمد عاصمی
نصرت الله نوح
دکتر محمد جعفر محجوب
مسعود سپند
دکتر اکبر صدیف
آقای قرائت
آقای بهنام
کامران نوزاد
امیر گل آرا
و دهها نام دیگر ….
یاد شعر سعدی می افتم :
بس نامور به زیر زمین دفن کرده اند
کز هستی اش بروی زمین بر نشان نماند
وان پیر لاشه را که سپردند زیر خاک
خاکش چنان بخورد کز او استخوان نماند
زنده است نام خسرو نوشیروان به خیر
گرچه بسی گذشت که نوشیروان نماند
خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر
زان پیشتر که بانگ بر آید فلان نماند
May be an image of flower

۲۸ آذر ۱۴۰۱

شهروند جهان

آذر بمن میگوید : گیله جان تو شهروند جهان هستی! آذر فخر را میگویم.
راست میگوید . من شهروند جهانم. در لاهیجان دنیا آمده ام . در تبریز درس خوانده ام . در شیراز زن گرفته ام . در سمنان کار کرده ام . در سوییس عربده های انقلابی کشیده ام. در بوئنوس آیرس دانشگاه رفته ام . در سانفرانسیسکو بقال خرزویل شده ام . و اینک در کوهپایه های سییرا با آب و خاک و گل و گیاه و آهوان سر و سری دارم .
دخترم در شیراز به دنیا آمده. در بوئنوس آیرس به کودکستان رفته ، در سان فرانسیسکو دیپلم گرفته . در ساکرامنتو دانشگاه رفته . زبان فارسی رابا لهجه غلیظ شیرازی حرف میزند اما معنای خلیج و چوپان را نمیداند.
نوه هایم اما:
نوا جونی مادرش ایرانی است. پدرش امریکایی. نامش فارسی ، اما هنوز فارسی نمیداند.به عاشقتم میگوید عاشگتم !
پدر بزرگش لاهیجانی است . مادر بزرگش شیرازی است.پدر بزرگ پدری اش اهل یوگسلاوی است . مادربزرگ پدری اش ایرلندی .خودش اهل سانفرانسیسکو.
آن یکی نوه ام پدرش ایرانی است مادرش ایتالیایی.
ما چقدر به فرش های ایرانی شبیه هستیم . هزار رنگ و هزار تار و پود.
ما نماد کاملی از سازمان ملل متحد هستیم .ترکیبی از هر قوم و قبیله ای.
آذر جان حق دارد بمن بگوید شهر وند جهان .
من شهروند جهانم .
اما ایران تنها کشوری است که حق ورود به آن را ندارم .
May be an image of airplane and text
47
12 comments
2 shares

۲۷ آذر ۱۴۰۱

Don t Cry for me Argentina


امروز در آستانه کریسمس تیم فوتبال آرژانتین به مقام قهرمانی جهان رسید .
در سال ۱۹۸۶ نیز وقتی آرژانتین جام جهانی را برد من در بوئنوس آیرس بودم . آنجا شاهد انفجار شور و شادی بودم .
آنجا بود که «دیه گو مارادونا » قدر و منزلتی در حد خدایان اسطوره ای یافت.
مارادونا بعد ها گرفتار اعتیاد شد . رنج بسیار کشید . کارش به بیمارستان روانی کشید .
روزی که از بیمارستان بیرون میآمد به خبرنگاران گفت : اینجا در این تیمارستان آدم های بسیاری هستند که براستی دیوانه اند .
یکی میگوید من گاندی هستم ، همه باور میکنند
یکی میگوید من چه گوارا هستم . همه باور میکنند
ولی وقتی من میگفتم مارادونا هستم همه بمن می خندیدند و میگفتند هیچوقت هیچ کسی مارادونا نمی شود
من از فوتبال چیزی نمیدانم . حتی اسطوره دیگر فوتبال لئونل مسی را تا امروز نمی شناختم . اما شادم که سرزمین من . سرزمینی که در آن گریز ناگزیر به من پناه داد . سرزمینی که مردمانش با مهربانی پذیرایم شدند امروز یک بار دیگر بر تارک قهرمانی فوتبال جهان نشسته است . من از شادی آنها شادم و شادمانه میخوانم :
Don’t Cry for me Argentina

۲۶ آذر ۱۴۰۱

زن و آفتاب

در سر زمین من نخست زن ها از خواب بر می خیزند
آنگاه خورشید طلوع میکند
«از حرف های یک شهروند کرد»
نقاشی از : نقی پور دوستکوهی
May be an illustration of 1 person and outdoors

یلدا

از یکی پرسیدند : میدانی شب یلدا چیست ؟
گفت: بسم الله الرحمن الرحیم . با درود به امام مرحول و سلام به رییس جمهور روسیه و ونزوئلا و بورکینافاسو و سپاس فراوان از دستگاه قوه قضاییه و برادران پاسدار و بسیجی و امت حزب الله برای سرکوب و اعدام اغتشاشگران و سلام به نمایندگان محترم مجلس مقدس شورای اسلامی که خواهان اعدام موکلان خود شده و تسریع در اعدام منافقین را خواسته اند و همچنین سلام به خواهران زینب که در این شب های سرد زمستان در اماکن مقدس اسلامی به بست نشینی خود ادامه می‌دهند ، همچنین تشکر فراوان از صدا و سیما و خبرگزاری فارس و سپاس ویژه از روزماله نگاران مومن متعهد ، شب یلدا شب بسیار عزیزی است . ما در این شب احیا میگیریم روضه می خوانیم گریه میکنیم زنجیر میزنیم یاحسین یاحسین میگوییم و از روی آتش میپریم و با گره زدن سبزه این عید سعید باستانی را به تمام شیعیان جهان و منتظرین آن حضرت و مقام معظم رهبری تسلیت میگوییم .
مرگ بر امریکا
مرگ بر اسراییل
مرگ بر زن زندگی آزادی
مرگ بر صدام حسین مظلوم
مرگ بر مسعود رجوی
مرگ بر رضا پهلوی
مرگ بر شاه عربستان
مرگ بر مخالفین یلدا
May be an image of fruit and outdoors

۲۵ آذر ۱۴۰۱

از شمار خرد هزاران بیش

رفیق مان دکتر اکبر صدیف هم به کاروان رفتگان پیوست
صدیف ، شاعر بود . ادیب بود . حافظ پژوه بود . موسیقیدان بود . زیر و بم های موسیقی را می شناخت . قانون می نواخت .
یک مجموعه شعر چاپ کرده بود . نامش حجله سخن .
کندو کاو عالمانه اش در سیر تطور شعر پارسی از او یک کارشناس اوزان شعر کلاسیک ساخته بود . حاصلش کتابی ارزشمند بنام نظام سخن .
صدیف سال‌های سال با بیماری قلبی دست به گریبان بود . می افتاد و بر میخاست . هر وقت که از بیمارستان به خانه میآمد و توان راه رفتن نداشت بشوخی میگفتم : آقای صدیف برویم فوتبال بازی کنیم ؟
درگذشت رفیق سال‌های دور و دیرم را به همسر و فرزندانش تسلیت میگویم .
بقول رودکی‌ در رثای شهید بلخی :
کاروان شهید رفت از پیش
وان ما رفته گیر و می اندیش
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش

مهمان امروز

با بچه اش آمده بود دم در خانه ام . داشت گلهایم را میخورد .
گفتم : خانم خوشگله ! صبر کن برایت سیب بیاورم . رفتم سیب بیاورم . تا برگردم رفته بود . سیب ها را گذاشتم دم در شب بیاید بخورد .
نتوانستم از بچه اش عکس بگیرم . تا مرا دید پرید و جهید و رفت . رفت توی جنگل.
حالا اگر نوا جونی یا آرشی جونی اینجا بودند هی دلسوزی میکردند که : بابا بزرگ ! اینها شب کجا می خوابند ؟ سردشان نمیشود ؟ میتوانیم بیاوریم خانه گرم بشوند ؟
خودم هم سئوالی دارم : اینها شب ها سردشان نمیشود ؟

پلوی معاویه چرب تر است

بنظر میآید دیگ شراکت آقای جمهوری نکبت اسلامی با دولت خلقی آقای چین هنوز به جوش نیامده به سردی گراییده و آقای عظما از دولت چین رو دست خورده و حالا حکومت ملایان با آنهمه پیزری که لای پالان چین گذاشته باید بنشیند مگس های خایه خر را بشمارد.
مسکین خرک آرزوی دم کرد
نا یافته دم دو گوش گم کرد
بگمانم آقای عظما و شرکا خمسه نظامی را نخوانده بودند که هشتصد سال پیش فرموده بود :
زچینی بجز چین ابرو مخواه
ندارند پیمان مردم نگاه…
سخن راست گفتند پیشینیان
که عهد و وفا نیست در چینیان
اینکه جناب آقای پوتین و شرکا نیز امروزی یا فردایی به مصداق « پلوی معاویه چرب تر است » یک فقره « آش ملا بیمار کن » به آقایان بخورانند و یک تیپای جانانه ای حواله آقای عظما و شرکا بفرمایند چندان دور از انتظار نیست چرا که باز بقول نظامی گنجوی:
ز روسی نجوید کسی مردمی
که جز صورتی نیستش ز آدمی
اگر بر خری بار گوهر بود
به گوهر چه بینی ؟ همان خر بود
May be an illustration

دزدان اهل دین


چگونه شصت تن طلا را آب کردند تا دزدی هایشان بر ملا نشود
در گفتگو با شبکه جهانی تلویزیون ملی پارس
Sattar Deldar 12 14 2022