پای چراغ قرمز ایستاده بودیم چشم مان افتاد به وانت جلویی مان . دیدیم روی بدنه اش نوشته است:
We repair what your husband fixed
(هر چه را شوهرتان تعمیر کرده است تعمیر میکنیم)
ما را می بینی ؟ خنده مان گرفت . گفتیم نکند زن مان به اینها زنگ زده و از خرابکاری های مان برای شان گفته است ؟ والله از این فرزندان حضرت حوا هر کاری بر میآید ! هیچ بعید نیست راز مان را بر ملا کرده باشد !
آقا ! ما از هر انگشت مان صدتا هنر می بارد ! اما کیست که قدر ما را بداند ؟ مثلا
گاهی اوقات توی خانه مان لوله آبی ؛ کامپیوتری ، تلفنی ، يخچالی ؛ ماشين آبميوه گيری ای ؛ چيزی ؛ خراب ميشود . ما که نميدانيم چه مرگ شان است .ميرويم يک عالمه آچار - از آچار پيچ گوشتی بگير تا آچار سه تفنگه و آچار فرانسه و آچار چپقی و آچار کلاغی و آچار هفت سر و آچار جغجغه ای - ميآوريم و پيچ و مهره های شان را با دقت و وسواس باز ميکنيم . کلی هم ملاحظه کاری ميفرماييم نکند بعدا نتوانيم وصله پينه شان بکنيم . خلاصه با دقت همه پيچ و مهره ها را باز می کنيم و آنها را روی يک پارچه سفيد می چينيم و بعد از اينکه نگاهی به دل و روده يخچال يا ماشين آبميوه گيری انداختيم يکی دو تا قل هو الله احد الله الصمد می خوانيم و توی آنها فوت می کنيم بعدش مثل بچه آدم ميآييم پيچ و مهره ها را ببنديم . يکی شان را می بنديم می بينيم نميدانيم دومی اش را از کجا کنده ايم ! خلاصه اينکه سه چهار ساعت يکی توی سر خودمان ميزنيم و يکی هم توی سر پيچ و مهره های فلکزده و دست آخر می بينيم که هفت هشت تا پيچ و مهره اضافی روی دست مان مانده که نميدانيم بايد چه کارشان بکنیم.
حالااگر شما در خانه تان تلویزیونی ؛ کامپیوتری ؛ یخچالی ، ماشینی ، چیزی دارید بدهید ما برای تان تعمیرش کنیم ؛ قول میدهیم مشتری همیشگی ما بشوید
به حرف های همسر جان مان هم که اسم مان را گذاشته حاج آقا خرابکار زیاد توجه نفرمایید . خانم ها را که می شناسید !