گر نگهدار من آن است که من میدانم.....
آقا ! این قدیمی ها یک حکمتی در کارشان بود. یک حکمتی در کارشان بود که میگفتند :
گر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد .
گر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد .
در ایتالیا- یعنی کشوری که جناب آقای کرونا به پیروی از منویات بشر دوستانه عالیجنابان موسولینی و هیتلر و فرانکو و امام خمینی رحمه الله علیه! - روزانه دستکم هزار نفر را راهی گورستان میکند یک عالیجناب یکصد و یک ساله ! پس از ابتلا به ویروس کرونا و بستری شدن در بیمارستان، نمیدانیم با چه دوز و کلکی سر جناب آقای ملک الموت را کلاه گذاشته اند و امروز سر و مر و گنده، شاد و خندان برگشته اند سر کار و زندگی شان .
این عالیجناب« سینیور پی » که بسال 1919 بهنگام شیوع طاعونی بنام Spanish Flu بدنیا آمده و از این طاعون جان سالم بدر برده اند و در دوران زندگی شان جنگ دوم جهانی و قحطی و گرسنگی و وبا و طاعون و هزار و یکجور مصیبت بشری دیگر را به چشم دیده اند ، دو هفته پیش گرفتار بلای کرونا شده بودند و کم مانده بود قبض و برات آخری را بدهند و چانه آخری را بیندازند و غزل آخرین را هم بخوانند و راهی آن هیچستان موهوم بشوند، اما از آنجا که بقول معروف « زمانه نه بیداد داند نه داد» بسلامتی از این تله مخوف ترسناک هم رهیدند و انشاالله تعالی قرار است صد سال دیگر هم زنده بمانند و از مواهب زندگی بر خور دار بشوند که : سحر تا چه زاید شب آبستن است ..
باری ! همانطوری که قبلا به عرض مبارک تان رسانده ایم گیله مردی که ما باشیم اگر چه با این کرونا و مرونا یکپای مان این دنیا و آن پای دیگرمان آن دنیا ست اما بینی و بین الله از مردن و گور به گور شدن باکی نداریم ولی به این آسانی ها هم جلوی عالیجناب ملک الموت سپر نخواهیم انداخت و لنگان لنگان از « کوچه نسیه خور ها » خواهیم گذشت وتا زنده هستیم به ریش آقای باریتعالی و توابع ! خواهیم خندید .
بقول آن شیخ یک لاقبای شیرازی :
گوش کن پند ای پسر ! از بهر دنیا غم مخور
بر سر اولاد آدم هر چه آید بگذرد
باری ! همانطوری که قبلا به عرض مبارک تان رسانده ایم گیله مردی که ما باشیم اگر چه با این کرونا و مرونا یکپای مان این دنیا و آن پای دیگرمان آن دنیا ست اما بینی و بین الله از مردن و گور به گور شدن باکی نداریم ولی به این آسانی ها هم جلوی عالیجناب ملک الموت سپر نخواهیم انداخت و لنگان لنگان از « کوچه نسیه خور ها » خواهیم گذشت وتا زنده هستیم به ریش آقای باریتعالی و توابع ! خواهیم خندید .
بقول آن شیخ یک لاقبای شیرازی :
گوش کن پند ای پسر ! از بهر دنیا غم مخور
بر سر اولاد آدم هر چه آید بگذرد