واژه ها بفروش میرسند !!
آقا ! این فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی که آقای آهنگر دادگر ( حداد عادل ) با آن هیکل وافوری اش آنجا پیازش کونه بسته و مقام و منصبی دارد و کار چرخان امور فرهنگی کشور است ؛ عینهو مسجد درگزین را میماند . نه سنی تویش نماز میخواند نه شیعه . اما بر اساس بودجه ای که تازگی ها به مجلس نوحه خوانان تقدیم شده در سال اینده سه میلیارد تومان برای " واژه گزینی فارسی " به همین فرهنگستان داده اند تا 261 واژه جدید بسازد که نه به درد دنیای مان میخورد نه آخرت مان .
همانطور که مسبوق هستید ما اهل حساب و کتاب و چرتکه اندازی و اینحرفها نیستیم . سال هاست که جان گرو و جامه گرو مانده ایم . اما اگر شما اهل چرتکه اندازی باشید خواهید دید که برای هر واژه ؛ یازده میلیون و چهارصد هزار تومان خرج تراشیده اند تا اذناب آقای آهنگر دادگر و یک مشت بادنجان دور قاب چین هایی که سرشان به کلاه شان نمی ارزد بیایند بنشینند چای قند پهلو میل بفرمایند و دیبا به روم و زیره به کرمان و آبگینه به حلب ببرند و بجای واژه " کراوات " ترکیب من در آوردی و خنده دار " گردن آویز زینتی " را جایگزین بفرمایند ! بقول حضرت سعدی :
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم
تصورش را بفرمایید ؛ آدمیزاد بیاید خانه و دنبال کراواتش بگردد ؛ همسرش بپرسد : دنبال چی میگردی ؟
بگوید : دنبال گردن آویز زینتی ام میگردم !
آیا آن همسر محترمه حق ندارد برود تکه ریسمانی ؛ افساری ؛ یا بقول گیله مردهای سابق و اسبق " ویریسی * " بیاورد و به گردن شوهر جانش ببندد ؟
آقا ! ما خودمان که اینجا در خدمت تان هستیم نه لغت شناسیم ؛ نه اهل فرهنگ و هنر هستیم ونه عضو فرهنگستان و الحمد الله پس از چهل سال مهتری توبره گم نمیکنیم اما بینی و بین الله بدون اینکه یک پاپاسی از سوی مفام معظم رهبری برای مان کارسازی شده باشد ؛ خودمان یک عالمه واژه ساخته ایم که به واژه های من در آوردی فرهنگستان میگوید زکی !! این واژه ها نه تنها به درد امروزمان میخورد بلکه تاریخ نویسان و تاریخ پژوهان قرون آتی را هم بکار میآید . حالا منباب خالی نبودن عریضه چند تا از این واژه ها و ترکیبات را اینجا می نویسیم تا خیال نکنید این آقای گیله مرد میدان خالی گیر آورده است و سرگرم شلنگ تخته اندازی است
.
دعوا خانه - بجای قوه قضاییه
جارچی خانه - بجای صدا و سیمای نکبتی جمهوری اسلامی
باجگیر خانه - بجای وزارت دارایی
وزارت بیرونی - بجای وزارت خارجه
وزارت اندرونی - بجای وزارت کشور
وزارت خرچنگ - بجای وزارت فرهنگ
وزارت در دار - بجای بیت رهبری ( یا همان وزارت دربار خدا بیامرز سابق )
وزارت تیشه و تبر - بجای وزارت ارشاد اسلامی
وزارت بیراهه - بجای وزارت راه
از قدیم ندیم ها گفته اند : شاعر و رمال و مرغ خانگی - هر سه تا جان میدهند از گشنگی .
آقا ! شما که غریبه نیستید . ما نه شاعریم ؛ نه رمالیم نه مرغ خانگی اما به دستان بریده حضرت ابلفضل چنان واژه ها و ترکیبات و کلماتی میسازیم و به خورد خلایق میدهیم که همه فضلای ریش و سبیل دار فرهنگستان باید بیایند جلوی ما لنگ بیندازند ؛ اما بقدرتی خدا یکی از همین علمای اعلام و فضلای عبا ابریشمی دست توی جیب عبای مبارک شان نمیکنند و چهار قرانی برای ما کارسازی نمی فرمایند و ابدا هم نمیگویند آقای گیله مرد خرت به چند ؟
آقا ! ما کسب و کارمان پاچه گیری و قلمزنی است اما اگر پایش بیفتد می توانیم عینهو یک میکانیک کهنه کار ارمنی ! اسم هزار جور آچار را برای تان ردیف کنیم که عمرا به گوش تان نخورده باشد .
خیال میکنید داریم خالی بندی میفرماییم ؟ پس بفرمایید :
آچار شاخدار - آچار رینگی - آچار شمع - آچار بکس - آچار تخت دو سر - آچار چار سو - آچار چپقی - آچار چپقی دسته زانویی - آچار چپقی دسته کشویی- آچار چرخ -آچار سه تفنگه - آچار فرانسه - آچار کلاغی - آچار نیم - آچار هفت سر ....باز هم بگوییم ؟
آقا ! حیف نیست این آقای گیله مرد با اینهمه کمالات !! بجای اینکه در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بنشیند و هی شبانه روز واژه سازی بفرماید حالا در فرنگستان زردک و مارچوبه و خربوزه و خیار و بادنجان میفروشد و همه این علمای اعلام فرهنگستانی را به تخم پسرش هم حساب نمیکند ؟
www.gilehmard.net
همانطور که مسبوق هستید ما اهل حساب و کتاب و چرتکه اندازی و اینحرفها نیستیم . سال هاست که جان گرو و جامه گرو مانده ایم . اما اگر شما اهل چرتکه اندازی باشید خواهید دید که برای هر واژه ؛ یازده میلیون و چهارصد هزار تومان خرج تراشیده اند تا اذناب آقای آهنگر دادگر و یک مشت بادنجان دور قاب چین هایی که سرشان به کلاه شان نمی ارزد بیایند بنشینند چای قند پهلو میل بفرمایند و دیبا به روم و زیره به کرمان و آبگینه به حلب ببرند و بجای واژه " کراوات " ترکیب من در آوردی و خنده دار " گردن آویز زینتی " را جایگزین بفرمایند ! بقول حضرت سعدی :
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم
تصورش را بفرمایید ؛ آدمیزاد بیاید خانه و دنبال کراواتش بگردد ؛ همسرش بپرسد : دنبال چی میگردی ؟
بگوید : دنبال گردن آویز زینتی ام میگردم !
آیا آن همسر محترمه حق ندارد برود تکه ریسمانی ؛ افساری ؛ یا بقول گیله مردهای سابق و اسبق " ویریسی * " بیاورد و به گردن شوهر جانش ببندد ؟
آقا ! ما خودمان که اینجا در خدمت تان هستیم نه لغت شناسیم ؛ نه اهل فرهنگ و هنر هستیم ونه عضو فرهنگستان و الحمد الله پس از چهل سال مهتری توبره گم نمیکنیم اما بینی و بین الله بدون اینکه یک پاپاسی از سوی مفام معظم رهبری برای مان کارسازی شده باشد ؛ خودمان یک عالمه واژه ساخته ایم که به واژه های من در آوردی فرهنگستان میگوید زکی !! این واژه ها نه تنها به درد امروزمان میخورد بلکه تاریخ نویسان و تاریخ پژوهان قرون آتی را هم بکار میآید . حالا منباب خالی نبودن عریضه چند تا از این واژه ها و ترکیبات را اینجا می نویسیم تا خیال نکنید این آقای گیله مرد میدان خالی گیر آورده است و سرگرم شلنگ تخته اندازی است
.
دعوا خانه - بجای قوه قضاییه
جارچی خانه - بجای صدا و سیمای نکبتی جمهوری اسلامی
باجگیر خانه - بجای وزارت دارایی
وزارت بیرونی - بجای وزارت خارجه
وزارت اندرونی - بجای وزارت کشور
وزارت خرچنگ - بجای وزارت فرهنگ
وزارت در دار - بجای بیت رهبری ( یا همان وزارت دربار خدا بیامرز سابق )
وزارت تیشه و تبر - بجای وزارت ارشاد اسلامی
وزارت بیراهه - بجای وزارت راه
از قدیم ندیم ها گفته اند : شاعر و رمال و مرغ خانگی - هر سه تا جان میدهند از گشنگی .
آقا ! شما که غریبه نیستید . ما نه شاعریم ؛ نه رمالیم نه مرغ خانگی اما به دستان بریده حضرت ابلفضل چنان واژه ها و ترکیبات و کلماتی میسازیم و به خورد خلایق میدهیم که همه فضلای ریش و سبیل دار فرهنگستان باید بیایند جلوی ما لنگ بیندازند ؛ اما بقدرتی خدا یکی از همین علمای اعلام و فضلای عبا ابریشمی دست توی جیب عبای مبارک شان نمیکنند و چهار قرانی برای ما کارسازی نمی فرمایند و ابدا هم نمیگویند آقای گیله مرد خرت به چند ؟
آقا ! ما کسب و کارمان پاچه گیری و قلمزنی است اما اگر پایش بیفتد می توانیم عینهو یک میکانیک کهنه کار ارمنی ! اسم هزار جور آچار را برای تان ردیف کنیم که عمرا به گوش تان نخورده باشد .
خیال میکنید داریم خالی بندی میفرماییم ؟ پس بفرمایید :
آچار شاخدار - آچار رینگی - آچار شمع - آچار بکس - آچار تخت دو سر - آچار چار سو - آچار چپقی - آچار چپقی دسته زانویی - آچار چپقی دسته کشویی- آچار چرخ -آچار سه تفنگه - آچار فرانسه - آچار کلاغی - آچار نیم - آچار هفت سر ....باز هم بگوییم ؟
آقا ! حیف نیست این آقای گیله مرد با اینهمه کمالات !! بجای اینکه در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بنشیند و هی شبانه روز واژه سازی بفرماید حالا در فرنگستان زردک و مارچوبه و خربوزه و خیار و بادنجان میفروشد و همه این علمای اعلام فرهنگستانی را به تخم پسرش هم حساب نمیکند ؟
www.gilehmard.net