در امریکای لاتین دو کشور شیلی و پرو سالهای سال است که برای همدیگر شاخ و شانه میکشند و گهگاه یک عالمه دعوای لفظی هم در رسانه های خودشان راه می اندازند .
دعوای شان بر سر سیب زمینی است . بله سیب زمینی . همان سیب زمینی بی قابلیتی که در مملکت فلکزده ما آقای معجزه هزاره سوم آنرا گونی گونی به رای دهندگان هدیه میداد تا بروند پای صندوق ها و به ایشان رای بدهند .
این دو کشور تاکنون یکبار بر سر تسلط باریکه ای در اقیانوس آرام با هم جنگیده اند و کلی هم کشته و زخمی داده اند . چندین بار هم در زمین های فوتبال بجان هم افتاده و بقول هموطنان لر مان خین و خین ریزی راه انداخته اند . دعوای شان حالا اما بر سر سیب زمینی است و خدا کند که کارشان به جنگ و توپ و تانک و لشکر کشی نکشد .
داستان از این قرار است که دولت شیلی میخواهد 286 نوع سیب زمینی را در فهرست میراث ملی خود ثبت کند . وزارت تجارت پرو میگوید : دو زار بده آش به همین خیال باش ! سیب زمینی محصولی است که از پرو به سایر نقاط جهان رفته است و حالا شما میخواهید با حقه بازی این افتخار عظیم ملی را بنام خود ثبت کنید ؟ در دیزی باز است حیای گربه کجاست ؟ .
آقای وزیر تجارت پرو در حالیکه از شدت عصبانیت تن شان به رغشه افتاده و فشار خون شان هم بشدت بالا رفته بود فرمودند : اگر ما دست روی دست بگذاریم همین فردا پس فردا است که دولت شیلی رنگ های پرچم پرو را هم بعنوان میراث ملی خود ثبت خواهد کرد .
خدا کند که این جنگ و جدال لفظی و فحش های پاستوریزه به جنگ و لشکر کشی نکشد و گرنه تاریخ نویسان جنگ سیب زمینی را هم به فهرست جنگ های بی پایان بشر اضافه خواهند کرد .
حیف که دست مان به مقامات معظم مکرم پرو نمیرسد و گرنه خدمت شان عرض میکردیم که خدا را هزار مرتبه شکرکه شما فردوسی و نظامی و مولانا ندارید .اگر میداشتید چه میکردید ؟
شما باید مدارا یا بقول این فرنگی ها تالرنس را از ما ایرانی ها یاد بگیرید که فردوسی مان افغان ؛ مولانا مان اهل ترکیه و نظامی مان روس از آب در آمده اند وما ایرانی ها لام تا کام حرف نزده ایم .آخر سیب زمینی هم تحفه ای است که آدم بخاطرش جنگ و دعوا و مرافعه و بکش بکش و لشکر کشی راه بیندازد ؟
دعوای شان بر سر سیب زمینی است . بله سیب زمینی . همان سیب زمینی بی قابلیتی که در مملکت فلکزده ما آقای معجزه هزاره سوم آنرا گونی گونی به رای دهندگان هدیه میداد تا بروند پای صندوق ها و به ایشان رای بدهند .
این دو کشور تاکنون یکبار بر سر تسلط باریکه ای در اقیانوس آرام با هم جنگیده اند و کلی هم کشته و زخمی داده اند . چندین بار هم در زمین های فوتبال بجان هم افتاده و بقول هموطنان لر مان خین و خین ریزی راه انداخته اند . دعوای شان حالا اما بر سر سیب زمینی است و خدا کند که کارشان به جنگ و توپ و تانک و لشکر کشی نکشد .
داستان از این قرار است که دولت شیلی میخواهد 286 نوع سیب زمینی را در فهرست میراث ملی خود ثبت کند . وزارت تجارت پرو میگوید : دو زار بده آش به همین خیال باش ! سیب زمینی محصولی است که از پرو به سایر نقاط جهان رفته است و حالا شما میخواهید با حقه بازی این افتخار عظیم ملی را بنام خود ثبت کنید ؟ در دیزی باز است حیای گربه کجاست ؟ .
آقای وزیر تجارت پرو در حالیکه از شدت عصبانیت تن شان به رغشه افتاده و فشار خون شان هم بشدت بالا رفته بود فرمودند : اگر ما دست روی دست بگذاریم همین فردا پس فردا است که دولت شیلی رنگ های پرچم پرو را هم بعنوان میراث ملی خود ثبت خواهد کرد .
خدا کند که این جنگ و جدال لفظی و فحش های پاستوریزه به جنگ و لشکر کشی نکشد و گرنه تاریخ نویسان جنگ سیب زمینی را هم به فهرست جنگ های بی پایان بشر اضافه خواهند کرد .
حیف که دست مان به مقامات معظم مکرم پرو نمیرسد و گرنه خدمت شان عرض میکردیم که خدا را هزار مرتبه شکرکه شما فردوسی و نظامی و مولانا ندارید .اگر میداشتید چه میکردید ؟
شما باید مدارا یا بقول این فرنگی ها تالرنس را از ما ایرانی ها یاد بگیرید که فردوسی مان افغان ؛ مولانا مان اهل ترکیه و نظامی مان روس از آب در آمده اند وما ایرانی ها لام تا کام حرف نزده ایم .آخر سیب زمینی هم تحفه ای است که آدم بخاطرش جنگ و دعوا و مرافعه و بکش بکش و لشکر کشی راه بیندازد ؟