از میان نسل ما و نسل پس از ما ؛ گمان نکنم افراد چندانی باشند که مرحوم عباس خلیلی را بشناسند .
نه تنها او را نشناسند بلکه ندانند که عباس خلیلی پدر بانوی غزل ایران سیمین بهبهانی بود .
عباس خلیلی که یکی از پرشور ترین و بی باک ترین روزنامه نگاران ایرانی است از یک پدر و مادر ایرانی در شهر نجف چشم به جهان گشوده بود
او تحصیلات مقدماتی خود را در عراق - که در آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بود - به پایان رساند وچون به زبان فارسی و عربی تسلط داشت توانست بخش هایی از شاهنامه فردوسی و کلیات سعدی را به عربی ترجمه کند و در روزنامه های مصر و عراق به چاپ برساند .
عباس خلیلی در زمان جنگ جهانی اول که جنبش ضد انگلیسی در میان مردمان عراق به اوج خود رسیده بود به این جنبش پیوست و با انگلیسیان به نبرد بر خاست که در جریان آن یک ژنرال انگلیسی به قتل رسید .
فرماندهی ارتش انگلستان او را به اعدام محکوم کرد اما او توانست به ایران بگریزد . وی کار مطبوعاتی خود را از سال 1296خورشیدی در روزنامه رعد به مدیریت سید ضیا ء الدین طباطبایی آغاز کرد و در سال 1299 موفق شد امتیاز انتشار روزنامه ای بنام " اقدام " را بگیرد .
عباس خلیلی مردی بی باک بود و سر پر شوری داشت و روزنامه اقدام چه در دوره اول ( 1299تا 1306)و چه در دوره بلند مدت دوم ( 1320تا 1329 ) بارها و بار ها توقیف شد .
او در سال 1321 سرمقاله ای نوشت تحت عنوان " همت " " چرا " را نابود میکند که هیاهوی بسیار به راه انداخت
این مقاله ظاهرا سخنانی در ستایش عزم و اراده و نکوهش تردید و بی ارادگی بود ؛ اما آنها که با قلم عباس خلیلی آشنا بودند میدانستند که هدف او چیزی متفاوت از از ظاهر امر باشد و اینطور هم بود .
خیلی زود همه فهمیدند که " همت " حرف اول اسامی هیتلر ؛ موسولینی و توگو نخست وزیر ژاپن است .
با کشف این کلمه ؛ معمای " چرا " هم کشف شد . زیرا "چرا" حرف اول اسامی چرچیل ؛ روزولت و استالین بود .
با نفرتی که در آن سالها مردم ایران نسبت به اشغالگران خارجی داشتند و کمبود ها و گرانی ها و محرومیت ها را از چشم آنها میدیدند طبیعی بود که که آرزو کنند " همت " بر "چرا " پیروز شود و آنرا نابود کند .
برگرفته از کتاب " شبه خاطرات " دکتر علی بهزادی
نه تنها او را نشناسند بلکه ندانند که عباس خلیلی پدر بانوی غزل ایران سیمین بهبهانی بود .
عباس خلیلی که یکی از پرشور ترین و بی باک ترین روزنامه نگاران ایرانی است از یک پدر و مادر ایرانی در شهر نجف چشم به جهان گشوده بود
او تحصیلات مقدماتی خود را در عراق - که در آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بود - به پایان رساند وچون به زبان فارسی و عربی تسلط داشت توانست بخش هایی از شاهنامه فردوسی و کلیات سعدی را به عربی ترجمه کند و در روزنامه های مصر و عراق به چاپ برساند .
عباس خلیلی در زمان جنگ جهانی اول که جنبش ضد انگلیسی در میان مردمان عراق به اوج خود رسیده بود به این جنبش پیوست و با انگلیسیان به نبرد بر خاست که در جریان آن یک ژنرال انگلیسی به قتل رسید .
فرماندهی ارتش انگلستان او را به اعدام محکوم کرد اما او توانست به ایران بگریزد . وی کار مطبوعاتی خود را از سال 1296خورشیدی در روزنامه رعد به مدیریت سید ضیا ء الدین طباطبایی آغاز کرد و در سال 1299 موفق شد امتیاز انتشار روزنامه ای بنام " اقدام " را بگیرد .
عباس خلیلی مردی بی باک بود و سر پر شوری داشت و روزنامه اقدام چه در دوره اول ( 1299تا 1306)و چه در دوره بلند مدت دوم ( 1320تا 1329 ) بارها و بار ها توقیف شد .
او در سال 1321 سرمقاله ای نوشت تحت عنوان " همت " " چرا " را نابود میکند که هیاهوی بسیار به راه انداخت
این مقاله ظاهرا سخنانی در ستایش عزم و اراده و نکوهش تردید و بی ارادگی بود ؛ اما آنها که با قلم عباس خلیلی آشنا بودند میدانستند که هدف او چیزی متفاوت از از ظاهر امر باشد و اینطور هم بود .
خیلی زود همه فهمیدند که " همت " حرف اول اسامی هیتلر ؛ موسولینی و توگو نخست وزیر ژاپن است .
با کشف این کلمه ؛ معمای " چرا " هم کشف شد . زیرا "چرا" حرف اول اسامی چرچیل ؛ روزولت و استالین بود .
با نفرتی که در آن سالها مردم ایران نسبت به اشغالگران خارجی داشتند و کمبود ها و گرانی ها و محرومیت ها را از چشم آنها میدیدند طبیعی بود که که آرزو کنند " همت " بر "چرا " پیروز شود و آنرا نابود کند .
برگرفته از کتاب " شبه خاطرات " دکتر علی بهزادی