امروز ؛ رمان " جهان زندگان " نوشته محمد محمد علی را یک نفس خواندم .و این هم نامه ای است که به نویسنده کتاب نوشته ام :
جناب محمد علی غزیز :امروز - یکشنبه - اینجا - در حوالی سانفرانسیسکو - باران میبارید . چه بارانی هم میبارید . باد سرد گزنده ای هم از حاشیه اقیانوس به پنجره های خانه ام شلاق میزد و من نشسته بودم و " جهان زندگان " ات را می خواندم . خواندمش . تمامش را خواندم .و می خواهم دوباره بخوانمش تا از هزار توهای زندگانی زندگان و مردگان بیشتر سر در بیاورم .
این دو سه خط را برایتان می نویسم تا بگویم دنیای مرا آشفته کرده اید دوست نویسنده من . ذهن ساده اندیش مرا به چه چاله چوله هایی انداختید !
"جهان زندگان " ات مرا از جهان مردگان و از یاد رفتگان بیرون کشانید و اینک من با حیرت و حسرت به اینسو و آنسوی جهان نگاه میکنم .
حیرتم از آن است که در خاک بظاهر سترون میهنم ؛چه سرو هایی روییده اند که ما از آن بی خبر - شاید بهتر است بگویم کم خبر - بوده ایم
و حسرت از این بابت که : چرا نویسنده ای چون محمد محمد علی ؛ نتواند داستان هایش را در میهن اش بچاپ برساند و برای نسل تازه بخواند ؟
این دو سه خط ؛ سپاسی است از یک خواننده کنجکاو به یک نویسنده خوب و بی ادعا . شاید هم پژواک فریاد های خود شما باشد از فراسوی اقیانوس .
و حسرت دیگر اینکه : کاشکی در ینگه دنیا به دیگر کتاب هایتان دسترسی میداشتم .
همراه تان باد رامش و آرامش و سرود و درود .
با مهر : گیله مرد
**دوستانی که مایل اند این رمان زیبا را بخوانند می توانند آنرا از طریق آمازون دریافت کنند
www.amazon.com
نام کتاب به انگلیسی :The World of the Livings