دنبال کننده ها

۹ آذر ۱۳۹۱

پرسه ای در ....

درازنای شب از چشم درد مندان پرس 
تو قدر آب چه دانی که بر لب جویی ؟
" سعدی "

هر که را در عقل نقصان اوفتاد 
کار او فی الجمله آسان اوفتاد 
" عطار " 

هزار نقش بر آرد زمانه و نبود 
یکی چنانکه در آیینه تصور ماست 
" انوری "

آنچنان زی که بمیری برهی 
نه چنان زی که بمیری برهند 
" ؟ "

نهنگ آن به که با دریا ستیزد 
ز آب خرد ماهی خرد خیزد 
" نظامی "

ز دانا مویی ارزد یک جهانی
نیرزد صد سر نادان به نانی 
" ناصر خسرو " 

نی به هند است ایمن و نی در یمن 
آنکه خصم اوست سایه ی خویشتن
" مولانا "

ما را چه از آنکه ناکسی بد گوید
 وان عیب که در ماست یکی صد گوید 
ما آینه ایم ؛ هر که در ما نگرد 
هر نیک و بدی که گوید از خود گوید 
" ؟ "



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر