دنبال کننده ها

۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

شاش شتر

ناصر خسرو در سفرنامه اش ، آنجا که از بیابان های طائف میگذرد چنین مینویسد :
«قومی عرب بودند که پیران هفتاد ساله مرا حکایت کردند که در عمر خویش بجز شیر شتر چیزی نخورده بودند چه در این بادیه ها چیزی نیست الا علفی شورکه شتر می خورد .
ایشان خود گمان می بردند که همه عالم چنان باشد .
من از قومی به قومی نقل و تحویل میکردم و همه جا مخاطره و بیم بود ...به جایی رسیدیم که آنرا سربا میگفتند . کوهها بود هر یک چون گنبدی که من در هیچ ولایتی مثل آن ندیدم .
و از آنجا بگذشتیم . چون همراهان سوسماری می دیدند می کشتند و میخوردند و هر کجا عرب بود شیر شتر میدوشیدند .
من نه سوسمار توانستم خورد و نه شیر شتر .و در راه هر جا درختی بود که باری داشت مقداری که دانه ماشی باشد از آن چند دانه حاصل میکردم وبدان قناعت مینمودم ....»
خدا را صدهزار مرتبه شکر که پس از هزار سال با انفاس قدسی آیات عظام و از برکات انقلاب پر شکوه اسلامی مان از «شیر شتر » به «شاش شتر » و « عنبر نسا» رسیده ایم . فقط مانده است کباب سوسمار که آنهم به عون الهی بزودی نصیب امت اسلام خواهد شد.
May be an image of Bactrian camel
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Bahman Azadi and 110 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر