…..مع القصه! بعد از باز داشتن قائممقام در بالا خانه دلگشا، شاه غازی فرمودند :
« قلم و قرطاس از دست او بگیرید و اگر خواهد شرحی به من نگار کند نیز نگذارید ، که سحری در قلم و جادویی در بنان و بیان اوست که اگر خط او را ببینم فریفته شوم و او را رها کنم »
« نقل از :ناسخ التواریخ-لسان الملک سپهر»
آری دوست عزیز: بی جهت نیست که شاعر فریاد میزند :
بیدار هر که گشت در ایران رود به دار
بیدار و زندگانی بی دارم آرزوست
و بی جهت نیست که گفته اند هر آنکس قدمی در راه آبادانی ایران بر دارد سرانجام خانه خراب میشود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر