دنبال کننده ها

۴ شهریور ۱۴۰۱

چرا سعدی نشدم

یک عده ای در خاش نشسته بودند حرف میزدند و از اوضاع زمانه می نالیدند . یک سرهنگ ژاندارمری هم توی آن جمع بود .
یکی شان یک بیت از سعدی خواند . جناب سرهنگ سری به تاسف تکان داد و گفت : توی این خراب شده لااقل سعدی هم نشدیم !
-از حرف های سایه -

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر