دنبال کننده ها

۵ فروردین ۱۴۰۱

عیدی نوا جونی به بابا بزرگ

هر سال نوا جونی یک اسکناس یک دلاری به بابا بزرگ عیدی میدهد
امسال هر چه نشستیم و هر قدر این پا و آن پا کردیم از عیدی مان خبری نشد که نشد
نمیدانیم جنگ پشه و حبشه و ایضا گرانی بنزین و اوضاع قاراشمیش جهان باعث تاخیر در پرداخت عیدی ما شده است یا اینکه امسال قرار است ما یک اسکناس نو صد دلاری عیدی بگیریم ؟
آرشی جونی پدر سوخته هم یک عالمه عیدی های معوقه بما بدهکار است و اصلا هم بروی مبارکش نمیآوردبدهی های پار و پیرار را کار سازی بفرماید !
یک رفیقی هم داریم که نیویورک و آن حوالی زندگی میفرماید . هروقت زنگ میزنیم و میگوییم مینا خانم جان این عیدی ما چه شد ؟ میفرمایند اگر عیدی میخواهید از سانفرانسیسکو‌ پا بشوید بیایید نیویورک عیدی تان را بگیرید!
روزگار بدی است آقا !
غرض اینکه این عرضحال ملوکانه ! را اینجا نوشته ایم بگوییم چون بسبب ابتلا به بیماری لاعلاج پیری و عوارض جانبی آن نتوانسته ایم برای روبوسی و دیده بوسی و دریافت عیدی امسال و ایضا عیدی های معوقه !!خدمت دوستان شرفیاب بشویم التفات بفرمایید عیدی ما و اهل و عیال و نوه نتیجه ها را لطفا بصورت نقدی در همین پاکتی که اینجا گذاشته ایم کارسازی بفرمایید تا مجبور به آژان و آژان کشی نشویم . از قبول چک و سفته و ایضا وعده چلوکباب برگ با دوغ خانگی هم معذوریم .
یک ماچ هم طلب تان وقتی حال مان خوب شد میآییم با کمال میل تقدیم میکنیم
زیاده عرضی نیست .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر