میگفت : دخترعموی ۲۱سالهام چهارده سال پیش بخاطر جراحی بینی توی یکی از همین کلینیکهای غیراستانداردی که ارزان تر از بیمارستانها هستندکشته شد. بماند که چندماه زجر کشید ولی در عوض یکی از عکسهایش با دماغ جدید روی اعلامیه ترحیمش چاپ شده بود!
آن دیگری میگفت
دختری آمده بود توی محل کارمان و ناله و ندبه میکرد که پدرش را در جنگ از دست داده و مادرش هم بیمار و زمینگیر است
ما برای اینکه این دختر خانم - که بر و رویی هم داشت - به فساد کشانده نشود و زندگی اش سر و سامانی بگیرد با همکارانم دست بدست هم دادیم و از دوستان و رفیقان و فامیل و همسایه و کس و کارمان پول گرفتیم و مبلغ قابل توجهی جمع کردیم و به این دختر خانم دادیم . چند روز بعد دیدیم رفته است دماغش را عمل کرده است و با بینی پانسمان شده توی خیابانها رژه میرود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر