دنبال کننده ها

۸ دی ۱۳۹۷

سفر به سرزمین گناه


سفر به شهر گناه(۲)
اینجا در منهتن هستیم . نه در نیویورک . در لاس و گاس . ایالت نوادا. در رستورانی نشسته ایم و نم نمک جامی مینوشیم . بقول رفیقم - مرتضی نگاهی - پیاله ای میزنیم .
به آدمیان نگاه میکنم . میآیند و میروند . همسری و کودکی و مادری و پدری . نود و پنج در صدشان از هند و چین و ماچین . تک و توکی امریکایی . هر جا که قدم میگذاری یک ایرانی می بینی . انگار در تهرانی .
صبح در هتل ، از کنار خانواده ای میگذشتیم . به رسم معمول گفتیم : گود مورنینگ!
پاسخ مان آمد که : سلام ! ما ایرانی هستیم
اینجا در برج معروفNew York Tower هستیم ، هتلش چنگی به دل نمیزند . قدیمی شده است . پارسال در هتل wynnبودیم . سوپر مدرن و افسانه ای . با رستوران هایی بی همتا . و گران .
اینجا ، خدا نیست . تنها پول است که فرمانروایی می‌کند . دلار . وفرشتگان الهی اش ماشین هایی که پول ها را هنرمندانه از جیب خلایق بیرون میکشند و قورت می‌دهند

بگمانم پیرار سال بود . از مقابل پمپ بنزینی میگذشتیم . دختری و پسری جوان آنجا ایستاده بودند . تکیه داده به اتومبیلی . اتومبیلی از عهد دقیانوس . تابلویی بدست داشتند که : ما همه پول مان را در قمار از دست داده ایم . میخواهیم به کلرادو برویم . پول بنزین نداریم .
پنج دلار کف دست شان گذاشتم . رهگذری نگاهی بمن انداخت و خندید
پرسیدم : چرا میخندی؟
گفت : اینها پنج سال است اینجا هستند . کاسبی شان همین است . سهمی هم به صاحب پمپ بنزین می‌دهند !!
من هم خندیدم . جوان‌ها هم. دخترک رو بمن کرد و گفت :
Happy New Year

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر