دنبال کننده ها

۲۲ دی ۱۳۹۴

رجل ملی ....!

....شاه ؛ شریف امامی را عامل انگلیسی ها تصور میکرد . نمیدانم چه ذهنیتی داشت .
شاه ؛ گاهی با وجود این تصورات ؛ اینگونه افراد را در مشاغل نگه میداشت . موقعی که شریف امامی در سال 1339 نخست وزیر شد ؛ کمیته ای در نخست وزیری بنام " کمیته طرح و فکر " تشکیل شده بود که در آن چند نفر از اعضای دولت شریف امامی ( از جمله احمد آرامش وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه و شوهر خواهر او - علی آبادی معاون نخست وزیر - وزیر دادگستری - و سرلشکر پاکروان رییس ساواک ) عضو آن بودند که در باره انجام اصلاحات اساسی در کشور بررسی هایی کرده و برنامه وسیعی را برای مبارزه با فساد تهیه و بموقع اجرا بگذارند .
من از طرف ساواک چندین گزارش و اسناد و مدارک به این کمیته تسلیم کردم .
با سقوط دولت شریف امامی این کمیته تعطیل و بعد دولت های علی امینی و اسدالله علم روی کار آمدند .
در دولت علم ؛ پاکروان که هنوز در راس ساواک بود بمن گفت : " به اعلیحضرت عرض کردم اگر اجازه بدهند کمیته ای نظیر کمیته طرح و فکر زمان شریف امامی دو باره تشکیل و تعدادی از رجال ملی و خوشفکر و خوشنام کشور عضو آن باشند و مسائل اساسی مملکت در این کمیته مطرح شود   "
اعلیحضرت پرسیدند : " رجال ملی ؟ مثل کی ؟ "
عرض کردم : شریف امامی
ناگهان شاه با حالت بر افروخته گفت : " این جاسوس پدر سوخته از کی رجل ملی شده !؟ "

از کتاب " در دامگه حادثه " - پرویز ثابتی -صفحه 80

* و حیرت انگیز اینجاست که آن اعلیحضرت همایونی همین شریف امامی جاسوس را در سخت ترین و خطرناکترین شرایط بحرانی کشور دوباره نخست وزیر کردند و همه چیز را به باد فنا دادند .
لابد شاعر حق داشته است که میفرماید :
آدمی را که بخت برگردد
اسبش اندر طویله خر گردد
یا بقول حضرت سعدی :
هر آنکه گردش گیتی به کین او بر خاست
به غیر مصلحت اش رهبری کند ایام
کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید
قضا همی بردش تا بسوی دانه و دام .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر