می پرسد : شما در کدام شهر زندگی میکنی ؟
میگویم : شهری که از نیویورک بزرگتر و از علی آباد خودمان قشنگ تر است !
سرش را میخاراند و میگوید : مگر بزرگتر از نیویورک هم شهری در سرتاسر عالم پیدا میشود ؟
میگویم : والله من کدخدای شهری هستم که هفده هزار نفر جمعیت دارد اما - و این اما را با تاکید میگویم - الحمد الله از حلب تا کاشغر و از سانفرانسیسکو تا لس آنجلس تحت نظارت عالیه ماست !
چپ چپ نگاهم میکند و میگوید : شما حالتان خوب است ؟؟
چند روزی با فریدون فرح اندوز بودم . شب و روز با هم نشستیم و از روزگاران گذشته گفتیم و خندیدیم و حرص خوردیم و نوشیدیم و گهگاه بیاد یاران پیشین غبار غمی هم بر دل مان نشست .
یک روز به فریدون گفتم : فریدون جان ! من کدخدای دیکسن و توابع هستم .
گفت : توابع اش دیگر کجاست ؟
گفتم : دیویس و سانفرانسیسکو و ساکرامنتو و لس آنجلس !
خندید و گفت : واشنگتن را فراموش کرده ای
بنابراین شما اهالی محترم واشنگتن و توابع ! بدانید و آگاه باشید که ولایت شما هم تحت نظارت عالیه ماست . اگر خدای ناکرده گرفتاری های ارضی و ارزی و عرضی و سماوی دارید جناب آقای کدخدای دیکسن و توابع در خدمت شماست . فقط تقاضای وجه دستی و نسیه نفرمایید که ما از اینجور کار های بی ناموسی اصلا و ابدا خوش مان نمیآید .
ضمنا انشاء الله تحت توجهات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و توابع ! ما هم قرار است در انتخابات آینده برای فرمانداری کل کالیفرنیا و توابع نامزد بشویم و به رای شما حرام لقمه ها احتیاج داریم . چرا دارید میخندید؟ مگر ما چه چیز مان از جناب آقای دانلد ترامپ کمتر است ؟ ایشان کچل اند و ما نه تنها کچل نیستیم بلکه زلف هایی داریم عینهو شبق ! ایشان غیر از ناسزاو چرت گویی هنر دیگری ندارند ما می توانیم دو ساعت تمام برای شما روضه دو طفلان مسلم بخوانیم .
بنابراین ملاحظه میفرمایید که حال مان هم خوب است و ملالی نیست جز دوری شما .
میگویم : شهری که از نیویورک بزرگتر و از علی آباد خودمان قشنگ تر است !
سرش را میخاراند و میگوید : مگر بزرگتر از نیویورک هم شهری در سرتاسر عالم پیدا میشود ؟
میگویم : والله من کدخدای شهری هستم که هفده هزار نفر جمعیت دارد اما - و این اما را با تاکید میگویم - الحمد الله از حلب تا کاشغر و از سانفرانسیسکو تا لس آنجلس تحت نظارت عالیه ماست !
چپ چپ نگاهم میکند و میگوید : شما حالتان خوب است ؟؟
چند روزی با فریدون فرح اندوز بودم . شب و روز با هم نشستیم و از روزگاران گذشته گفتیم و خندیدیم و حرص خوردیم و نوشیدیم و گهگاه بیاد یاران پیشین غبار غمی هم بر دل مان نشست .
یک روز به فریدون گفتم : فریدون جان ! من کدخدای دیکسن و توابع هستم .
گفت : توابع اش دیگر کجاست ؟
گفتم : دیویس و سانفرانسیسکو و ساکرامنتو و لس آنجلس !
خندید و گفت : واشنگتن را فراموش کرده ای
بنابراین شما اهالی محترم واشنگتن و توابع ! بدانید و آگاه باشید که ولایت شما هم تحت نظارت عالیه ماست . اگر خدای ناکرده گرفتاری های ارضی و ارزی و عرضی و سماوی دارید جناب آقای کدخدای دیکسن و توابع در خدمت شماست . فقط تقاضای وجه دستی و نسیه نفرمایید که ما از اینجور کار های بی ناموسی اصلا و ابدا خوش مان نمیآید .
ضمنا انشاء الله تحت توجهات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و توابع ! ما هم قرار است در انتخابات آینده برای فرمانداری کل کالیفرنیا و توابع نامزد بشویم و به رای شما حرام لقمه ها احتیاج داریم . چرا دارید میخندید؟ مگر ما چه چیز مان از جناب آقای دانلد ترامپ کمتر است ؟ ایشان کچل اند و ما نه تنها کچل نیستیم بلکه زلف هایی داریم عینهو شبق ! ایشان غیر از ناسزاو چرت گویی هنر دیگری ندارند ما می توانیم دو ساعت تمام برای شما روضه دو طفلان مسلم بخوانیم .
بنابراین ملاحظه میفرمایید که حال مان هم خوب است و ملالی نیست جز دوری شما .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر