چند سالی پیش از انقلاب طفلکی فریدون فرخزاد آمده بود بین رامسر و شهسوار - نزدیکی های سپید سرا - تکه زمینی خریده بود و آلونکی آنجا ساخته بود که بهش میگفتند ویلا !! هیچ شباهتی هم به ویلاها وقصر هایی که حالا آقایان ملایان در آن ساکن اند نداشت .
بعد از انقلاب آمده بودند همین آلونک را مصادره انقلابی کرده بودند . فرخزاد پا شده بود آمده بود شهسوار و سراغ دادگاه انقلاب را گرفته بود .برده بودندش پیش قاضی شرع .
فرخزاد تا چشمش به قاضی شرع افتاد شروع کرد به بشکن زدن و بجنبان و برقصان و خواندن شب بود بیابان بود زمستان بود ....
قاضی شرع عصبانی شده بود و سرش داد کشیده بود که : مرتیکه فلان فلان شده عوضی رقاص ! این قرتی بازیها چیست که در میآوری ؟
و فرخزاد گفته بودکه : حاج آقا ! من این ویلا را با پول همین قرتی بازیها و بجنبان و برقصان های آنچنانی ساخته ام . بنظر شما آیا اسلام اجازه میدهد ویلایی را که با این پول حرام ساخته شده مصادره بشود و بیفتد بدست یک آدم مومن مسلمان متقی نماز خوان خدا ترس ؟
و بیچاره فرخزاد را از همانجا برده بودند به زندان و ویلایش را داده بودند به یکی از همان ریشوهای بو گندوی مسلمان تا برود تویش بنشیند و نمازش را بخواند و شکر خدا را بجای بیاورد .
بعد از انقلاب آمده بودند همین آلونک را مصادره انقلابی کرده بودند . فرخزاد پا شده بود آمده بود شهسوار و سراغ دادگاه انقلاب را گرفته بود .برده بودندش پیش قاضی شرع .
فرخزاد تا چشمش به قاضی شرع افتاد شروع کرد به بشکن زدن و بجنبان و برقصان و خواندن شب بود بیابان بود زمستان بود ....
قاضی شرع عصبانی شده بود و سرش داد کشیده بود که : مرتیکه فلان فلان شده عوضی رقاص ! این قرتی بازیها چیست که در میآوری ؟
و فرخزاد گفته بودکه : حاج آقا ! من این ویلا را با پول همین قرتی بازیها و بجنبان و برقصان های آنچنانی ساخته ام . بنظر شما آیا اسلام اجازه میدهد ویلایی را که با این پول حرام ساخته شده مصادره بشود و بیفتد بدست یک آدم مومن مسلمان متقی نماز خوان خدا ترس ؟
و بیچاره فرخزاد را از همانجا برده بودند به زندان و ویلایش را داده بودند به یکی از همان ریشوهای بو گندوی مسلمان تا برود تویش بنشیند و نمازش را بخواند و شکر خدا را بجای بیاورد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر