دنبال کننده ها

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳

پری آلبالویی با غمباد ...

آقای چخوف یکی دو روزی بما مرخصی داده بود . چه کنیم چه نکنیم ؟ مگر میشود کتاب نخواند ؟ 
در همین گیر و دار مسافری از ایران آمد و برایم هدیه ای آورد . یک جلد کتاب .
اسم کتاب هست " فیلم های کتبی سیلویا پلات "  از نویسنده ای بنام خانم مریم عباسیان . 
من خانم مریم عباسیان را نمی شناختم . گویا ایشان پرت و پلاهایی را که اینجا و آنجا مینویسم خوانده اند و کتاب شان را برایم هدیه فرستاده اند . 
کتاب را نشر افق منتشر کرده و یکی از داستان های آن بنام "  یک شب تام کروزتان را بمن قرض میدهید " در سال 1384 نامزد جایزه ادبی صادق هدایت شده است .
بخش کوتاهی از داستان  " پری آلبالویی با غمباد " را اینجا میگذارم تا بدانید چه نویسنده های خوبی در عرصه داستان نویسی معاصر حضور پر رنگ و تاثیر گذاری دارند 
زن : - والا ؛ شوهر من که مهمونی برو نبود ؛ با غریبه که هیچوقت خدا برو بیا نکرد . با خود ما هم به زور حرف میزد ....
آخه نمیدونید آقا !ما هر چی خواستیم بخریم ؛ بپوشیم ؛ بخوریم ؛ گفت : " اندازه گلیم تون  پاتون رو دراز کنین ؛ به گروه خونی تون نگاه کنین " 
بابای همین نوه ام که به خواستگاری دخترم آمده بود ؛ قبول نمیکرد . می گفت :  " طرف مهندسه ؛ به گروه خونی ما نمی خوره " 
گفتم : " ای بابا ؛ پدرت خوش ؛ مادرت خوش ؛خب دختر تو هم لیسانسه  " 
دختر ها تا حالا تو روی باباشون وا نیستاده بودن . دخترم همون شب تمام کتاب هاش رو گذاشت جلوی باباش که داشت سیب پوست می کند .....گفت : به این کتابها چه گروه خونی ای میخوره ؟ بگو فردا یکی همین اندازه پیدا کنم .
توی صورتم زدم گفتم : حیا کن دختر !  کشیدمش کنار . گفتم الآنه که بزندش . عقب عقب توی اتاق بردمش .
ول کن نبود . از توی اتاق داد میزد " فکر میکنی گروه خونیت " او " منفی یه. خوب فکر کن .  ولی مال من  آ- ب مثبته . آ- ب مثبت . آ-ب مثبت به تمام گروه خونی های دنیا می خوره ....
از خانم مریم عباسیان دو رمان و یک مجموعه شعر در دست انتشار است . اگر در ایران هستید نوشته های این نویسنده خوب را بخوانید 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر