دنبال کننده ها

۸ فروردین ۱۳۹۱

آقاى حجت الاسلام و بيمارى آرتورز ....!!!


آقاى حسين آقا ، شنگول و منگ و خراب ، توى ايستگاه متروى تهران ، روى نيمكت نشسته بود و براى خودش روزنامه مى خواند .
يك آقاى حجت الاسلامى از راه رسيد و آمد كنار حسين آقا ، روى نيمكت نشست .
حسين آقا ، آهسته ، سرش را بلند كرد و سلامى به آقا گفت وپرسيد :
-- ببخشيد حاج آقا ! شما ميدانيد چه كسانى به بيمارى " آرتورز " مبتلا مى شوند ؟؟
آقاى حجت الاسلام ، تاملى كرد و سرى جنباند و گفت : آدم هاى لا ابالى . آدم هاى پست . آدم هاى الكلى . آدم هايى كه با روسپى ها مى خوابند . آدم هاى وافورى . آدم هاى بى ايمان . آدم هايى كه دين ندارند . آدم هايى كه مايه ى ننگ ديگران اند ....
حسين آقا ، سرى به نشانه ى تاييد تكان داد و دوباره سرش را كرد توى روزنامه اش .
آقاى حجت الاسلام ، چند لحظه اى رفت توى فكر و بعدش با خودش گفت : عجب حرفى زدم ها ؟؟!! نكند دل اين مرد بيچاره را شكسته باشم ؟؟بنا بر اين رو به حسين آقا كرد و گفت :
-- برادر ! من منظور بدى نداشتم ها !! اميدوارم از من دل چركين نشده باشى ! حالا ميشود به من بگويى چند وقت است كه شما به بيمارى " آرتورز " مبتلا هستيد ؟؟
حسين آقا لبخندى زد و گفت :
-- من به اين بيمارى مبتلا نيستم حاج آقا ! اينجا ، توى روزنامه ، خواندم كه " امام خامنه اى رهبر معظم انقلاب "به بيمارى " آرتورز " مبتلاست !!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر