میخواهند بتو بگویند
چه چیزی درست است و چه چیزی نا درست
اما تا می پرسی پس خورد و خوراکم چه میشود؟
با صدای نرم و نازکی میگویند:
در آن سرزمین با شکوه ! در آسمان !
آن بالا بالا ها ! انشاءالله به نان و نوایی میرسی !
کار کن و دعا بخوان !
زندگی کن روی خس و خاشاک
وقتیکه مردی
در آسمان کلوچه میدهند به تو !!
* از : JOE HILL شاعر و ترانه سرای جنبش کارگری امریکا که صد و چند سال پیش محاکمه و تیر باران شد
۲ نظر:
من بچه بودم یک فیلمی دیدم خیلی بچه بودم اینقدر یادم است که یک آقایی بود به اسم جوهیل که در صحنهی آخر فیلم روی صندلی دست بسته نشسته بودند به اصرار خودش چشمهایش را باز میکند میبیند یک عده (همانهایی که قرار است بهش شلیک کنند) درست یادم نیست یا خودشان را مخفی کرده بودند یا اصلن یک جایی پشت دیواری بودند که فقط لولهی تفنگهایشان از حفرهای بیرون آمده بود یک همچین چیزی ... بعد این آقای جوهیل میخندند که شما چرا قایم شدید ... بعد خودشان فرمان آتش میدهند و تفنگها به طرفشان شلیک میکنند ... این صحنه همیشه با من مانده . خیلی بچه بودم ... حالا ایا این آقای جوهیل همانی هستند که من فیلمش را دیدم ؟
آناهیتا / آلوچه خانوم
آناهیتا جان . فیلمی که دیده بودی در باره زندگی همین آقای جو هیل بود که بجرم دفاع از حقوق زحمتکشان و سرودن شعر های انقلابی تیر باران شد . زمانه همان زمانه است فقط ابزار و آلاتد آدمکشی اش تغییر کرده است .
ارسال یک نظر