دنبال کننده ها

۱ دی ۱۳۸۸

مرد باران RAIN MAN

آقای کیم پیک ؛ امروز در امریکا به رحمت خدا رفته است .ایشان همه اش پنجاه و هشت سال عمر کرده اند .
آقای کیم پیک ؛ میان همه بندگان خدا که روی کره زمین راه میروند و میخورند و میآشامند و زاد و ولد میکنند و هوار میکشند و گهگاهی هم آدم می کشند ؛ یک فضیلت منحصر بفرد داشته اند . فضیلتی که حضرت باریتعالی از دیگر بندگان خود دریغ فرموده اند .

آقای کیم پیک ؛ نمی توانست دست و رویش را بشورد . نمی توانست حمام بگیرد . نمی توانست آشپزی بکند . نمی توانست مثل مابقی بندگان خدا برود فروشگاهی ؛ بازاری ؛ جایی ؛ چیزی بخرد .

آقای کیم پیک حتی بلد نبود چطوری چراغ اتاقش را روشن کند . چطوری لباس بپوشد . چطوری موهایش را شانه بکند . چطوری بند کفش اش را ببندد . چطوری حرف بزند . چطوری فحش بدهد . چطوری درد دل بکند .حتی چطوری یک لیوان آب توی حلق خودش بریزد . اما بقدرتی خدا هر چه را که می خواند و می شنید و می دید توی حافظه اش ضبط میشد !.

آقای کیم پیک ؛ دوازده هزار جلد کتاب را کلمه به کلمه از حفظ داشت . او دو صفحه کتاب را در ده ثانیه می خواند
آقای کیم پیک ؛ همه شماره تلفن های نیویورک را در حافظه اش جا داده بود . کافی بود اسم شما را بداند تا شماره تلفن خانه و محل کارتان را توی کف دست تان بگذارد .

آقای کیم پیک امروز به رحمت خدا رفته است و من وقتی بیاد حواس پرتی ها و فراموشکاریها و سر بهوایی های خودم می افتم بخودم میگویم حالا نمیشد حضرت باریتعالی یک مثقال از این حافظه آقای کیم پیک را بما می بخشید تا ما پیش دوست و رفیق و آشنا اینقدر شرمنده نمی شدیم ..؟؟!!
----------------------
** از روی زندگی همین آقای کیم پیک فیلم معروف RAIN MAN ساخته شده است .


چشم در برابر چشم ....

فضیلت خانم یک دختر 23 ساله پاکستانی است که در روستایی حوالی لاهور زندگی میکند .
چند وقت پیش ؛ یک آقای پاکستانی میآید خواستگاری فضیلت خانم .
فضیلت خانم نمیدانم به چه علتی به آقای خواستگار میگوید : نه !
روز بعدش ؛ آقای خواستگار ؛ بهمراه دو تن از دوستانش راه را بر فضیلت خانم می بندد و با یکی از آن کارد های فرد اعلا ؛ گوش ها و دماغ فضیلت خانم را می برد و میگذارد کف دستش و راهش را میکشد و میرود .!!

اینکه بر فضیلت خانم بی گوش و بی دماغ چه و چها گذشته است فقط حضرت باریتعالی آگاه است . اما حالا دادگاهی در لاهور ؛ آن آقای گوش بر را به " قصاص اسلامی " محکوم کرده است . یعنی اینکه فضیلت خانم باید یکی از آن کارد های فرد اعلا را بردارد و گوش و دماغ آقای خواستگار گوش بر را ببرد !!
اینکه آیا فضیلت خانم توانایی انجام چنین قصابی شگفت انگیزی را دارد یا نه باید نشست و منتظر ماند .

راستی ؛ چه کسی بود که میگفت : خونخوار تر از نوع بشر جانوری نیست ؟؟ غزالی بود دیگر .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر