رفته بود ایران تا از اوضاع احوال ایران فیلمی بسازد
وزارت خارجه امریکا گفته بود سفر به ایران خطرناک است ، ممکن است ترا گروگان بگیرند ! بهتر است از سفر صرفنظر کنی .
همان روز اول در یکی از خیابانهای تهران دوربین هشت هزار دلاری اش را دزدیدند.
میگفت :یک لحظه ، فقط یک لحظه طول کشید که موتور سواری مثل برق و باد بیاید دوربینم را بقاپد در برود
در هتل، اشک به چشم میآورد و دست به دامان این و آن میشود بلکه دوربینش را پیدا کنند . میخواهد به پلیس مراجعه کند ، کارکنان هتل میگویند اینجا مملکتی است که از پلیس ها بیش از دزدان باید ترسید ! حتی میگویند پلیس ها خود همکار دزدان اند !
مرد امریکایی بغض کرده است ، نمیداند به چه کسی پناه ببرد .
اعلامیه ای مینویسد پانصد دلار جایزه تعیین میکند به در و دیوار می چسباند اما دوربینش پیدا نمی شود
رفیقی در اوکراین دارد ، به اوزنگ میزند ، کمکمیخواهد . جوانکی از اوکراینپا میشود میآید ایران ؛ دوربین خودش را بدستش میدهد میگوید حالا برو فیلم بگیر !
مرد امریکایی هاجوواج مانده است
دخترکی ایرانی با انگلیسی شکسته بسته ای دلداری اش میدهد و میگوید:
This country is full of thieves.
نمیدانم منظورش همین دزدان خیابانی است یا دزدانی که عبا عمامه دارند !؟