دنبال کننده ها

۷ آبان ۱۴۰۳

آسیاب خون

چون به تبریز رسیدم چنان سلطان حسن بیگ (اوزون حسن ) را بیمار یافتم که در شب دیگر که عید خاج شویان بود در گذشت و چهار پسر از وی بجای ماند . سه تن از یک مادر و یک تن از مادر دیگر .
همان شب آن سه تن ، چهارمی را که نا برادری ایشان و جوانی بیست ساله بود خفه کردند و سپس مملکت را بین خود تقسیم کردند .
پس از آن برادر دوم ، برادر بزرگتر را به کشتن داد و خود پادشاه شد .....
( نقل از کتاب سفرنامه ونیزیان - جوزوفا باربارو )
و این آسیاب همچنان و هنوز می چرخد ومی چرخد و می چرخد . .
نقاشی: هوشنگ پزشک نیا
May be an illustration
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Mani Khorsandi and 94 others

۳ آبان ۱۴۰۳

میخواهید شاه بشوید ؟

آقا! پیشنهاد ما این است هرکسی میخواهد برود ایران شاه بشود ، صدر اعظم بشود ، رییس جمهور بشود ، فرمانده کل قوا بشود ، کدخدای علی آباد سفلی بشود باید حتما و حتما باب اول گلستان سعدی «در سیرت پادشاهان »را بخواند
اصلا آقا ما پیشنهاد میکنیم در قانون اساسی آینده باب اول گلستان را به این قوانین اضافه کنند وقدرت طلبان را وادارند این باب را آنقدر بخوانند تا هرگز یادشان نرود در کجای تاریخ ایستاده اند :
————
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دستِ تطاول به مال رعیّت دراز کرده بود و جور و اذیّت آغاز کرده. تا به جایی که خلق از مَکایدِ فعلش به جهان برفتند و از کُرْبَتِ جورش راهِ غربت گرفتند. چون رعیّت کم شد، ارتفاعِ ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.
هر که فریاد‌رسِ روز مصیبت خواهد
گو در ایّامِ سلامت به جوانمردی کوش
بندهٔ حلقه‌به‌گوش اَر ننوازی بِرَوَد
لطف کن لطف، که بیگانه شود حلقه‌به‌گوش
باری، به مجلس او در، کتاب شاهنامه همی‌خواندند در زوالِ مملکتِ ضحّاک و عهدِ فریدون. وزیر ملک را پرسید: هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت چگونه بر او مملکت مقرر شد؟ گفت: آن چنان که شنیدی خلقی بر او به تعصّب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت. گفت: ای مَلِک! چو گرد آمدن خلقی موجبِ پادشاهیست تو مَر خلق را پریشان برای چه می‌کنی؟ مگر سرِ پادشاهی کردن نداری؟
همان به که لشکر به‌جان پروری
که سلطان به لشکر کند سروری
ملک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیّت چه باشد؟ گفت: پادشه را کَرَم باید تا بر او گرد آیند و رحمت، تا در پناه دولتش ایمن نشینند و ترا این هر دو نیست.
نکند جورپیشه سلطانی
که نیاید ز گرگ چوپانی
پادشاهی که طرحِ ظلم افکند
پایِ دیوارِ مُلکِ خویش بکنْد
ملک را پندِ وزیرِ ناصح، موافقِ طبعِ مخالف نیامد؛ روی از این سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد. بسی بر نیامد که بنی‌عمّ ِ سلطان به منازعت خاستند و مُلک پدر خواستند، قومی که از دستِ تطاولِ او به‌جان آمده بودند و پریشان شده، بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا مُلک از تصرّفِ این به در رفت و بر آنان مقرّر شد.
پادشاهی کاو روا دارد ستم بر زیردست
دوستدارش روزِ سختی دشمن زورآورست
با رعیّت صلح کن وز جنگِ خصمْ ایمن نشین
زان که شاهنشاهِ عادل را رعیّت لشکرست
May be an illustration of 1 person
See insights and ads
All reactions:
Mojgan Farahmand, Ahmadreza Ghafari and 6 others

تناقض

‏بابام دیشب گفت: این مملکت درست نمی‌شود مگر اینکه دین و مذهب توش کاملا از بین برود
‏چند دقیقه بعد هم ایستاد نمازش را خواند
‏( توییت یک خانم ایرانی)
—————-
ائمه اطهار
میگوید : تو اتوبوس پیر مردی کنارم نشسته بود
پرسیدم : ایستگاه ائمه اطهار کجاست ؟
گفت : خواهر و‌مادر هر چه ائمه اطهار را گاییدم !
ایستگاه بعدی وقتی خواست پیاده بشود برایم‌دست تکان داد ‌وگفت : یا علی !
——————
یا قمر بنی هاشم
رفیق مان هنوز کمونیست مانده است. هر جا که باشد چنان از فیدل کاسترو تعریف تمجید میکند که انگاری آقای کاسترو همان امام زمان است
پریشب ها تو یک مهمانی میگفت : به قمر بنی هاشم فیدل کاسترو بهترین رهبری بود که جهان بخود دیده است
طرح از : رازمیک
May be a doodle of book
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Mani Khorsandi and 58 others