دنبال کننده ها

۶ تیر ۱۴۰۳

غلط زیادی موقوف

غلط زیادی موقوف، گیله مرد
NEWS.GOOYA.COM
غلط زیادی موقوف، گیله مرد
«اگر از من بپرسید برای چه به دنیا آمده‌ام بشما خواهم گفت: آمده‌ام تا به صدای بلند زندگی کنم»می‌بینم امیل زولا حرف دل مرا می‌زند.ما ایرانی‌ها هرگز نتوانستیم «به صدا...
See insights and ads
All reactions:
Mahmood Moosadoost, Rambod Fouladi and 2 others

والاحضرت ها

میگوید : کرونا گرفته بودم . کم مانده بود به رحمت خدا بروم ! دوسه هفته ای بین مرگ و زندگی کله معلق میزدم. چنان کله پا شده بودم که دیگر نای نفس کشیدن نداشتم .
هفته سوم بیماری ام که کمی حالم بهتر شده بود والاحضرت ها ( پسرانم ) امر فرمودند که : مادر ! حال تان حالا الحمدالله خوب است ، لطفا بپاخیزید و به فکر ناهار ما جوانان گرسنه باشید !
بنظر حضرتعالی چیکار باید میکردم ؟
میگویم : خانم جان !شما نباید حرف آن والاحضرت ها را ابدا گوش میکردید. باید می رفتید روی تخت تان دراز می کشیدید میگفتیدمن کلئوپاترا هستم. امر میفرمودید والاحضرت ها بهمراه اعلیحضرت همایونی ( پدرشان ) شام و ناهار تان را بیاورندخدمت تان. آنهم بمدت سه ماه !
May be an image of 1 person
See insights and ads
All reactions:
Zari Zoufonoun, Karim Akhavan and 36 others

گرگ و گوسفند

گرگ خطاب به گوسفندان :
بعد از برنده شدن در انتخابات ، من سبزیخوار خواهم شد
May be an image of text
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Zari Zoufonoun and 79 others

۴ تیر ۱۴۰۳

بادت به دست باشد

بادت بدست باشد اگر دل نهی به هیچ ...
عکسی را که می بینید یاد ها و یاد بود هایی را در دل و جانم شکوفا کرد .
سی و پنج شش سالی از آن روزگاران گذشته است .
روزگارانی که عرصه تاخت و تازهای آن شهید مغروق مغبون آدمیخوار مظلوم ! هاشمی رفسنجانی بود و عقاب جور در پهنای میهن مان بال میکشید .
ما - گروهی جان بدر بردگان آن کویر هراس - اینجا در شمال کالیفرنیا ، با قلبی درهم شکسته و دستانی لرزان و پاهایی ناتوان ، روزنامه ای بنام " خاوران " بنیاد نهادیم و گرداگرد شمع وجود بی نامان و نامدارانی حلقه زدیم تا شاید صدای بی صدایان و آوای خاموشان و بی پناهان باشیم .
روزگار در کام و ناکامی گذشت . امیدمان برای رهایی میهن مان از چنگال " مار خوار اهرمن چهرگان " گاه به نومیدی رسید و گاه جوانه های تازه ای از درون ظلمات رویید . یاران بسیاری با خنجر کین دژخیمان از پای در افتادند و گذر زمان یاران دیگری را از ما گرفت .
امروز سال ها از آن روزهای امید و نومیدی گذشته است و هنوز گلبوسه های آفتاب رهایی بر فراسوی میهن مان جاری نیست اما زمان همچنان در گذر است و امروزی یا فردایی فرزندان مان شاهد بر آمدن خورشید خجسته رهایی سرزمین مان خواهند بود .
عکسی را که می بینید یاران و رفیقان و عزیزانی را نشان میدهد که گرداگرد شمع وجود نازنین مردی از تبار عشق و صمیمیت و پاکی و نیکمردی - استاد محمود ذوالفنون - موسیقیدان برجسته سر زمین رنج کشیده ما حلقه زده اند تا سطری از سطور تاریخ این سر زمین را رقم زنند .
یاد و نام بلند آن عزیزان و رفیقان و همراهان و همگامانی که رخت از این جهان بر کشیدند همواره در ذهن و روح و جان و جهان مان ماندگار و گرامی است و هیچگاه از خاطر مان زدوده نخواهد شد .
بقول حافظ :
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که ملک سلیمان رود به باد
از جمله کسانی که در این تصویر حضور دارند:
هانری نهرینی- حسین جعفری-فرامرز فروزنده -ناصر رستگار نژاد -دکتر اکبر صدیف- استاد محمود ذوالفنون-نصرت الله نوح - جهانگیر صداقت فر - دکتر زهرا طاهری و شخص شخیص گیله مرد با پیراهن قرمز و سبیل های نه چندان سپید در کسوت سردبیر همان خاوران مرحوم !
عکس از : خانم زری ذوالفنون
تاریخ انتشار عکس: سپتامبر ۲۰۱۷
May be an image of 8 people and text
See insights and ads
All reactions:
Zari Zoufonoun, Karim Akhavan and 25 others