دنبال کننده ها

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

عصمت الملوک

عصمت الملوک مریض شده بود .
میگفت انگاری توی دلم رخت می شورند !
میگفت : از نوک پا تا فرق سرم آتش گرفته !
گفتند باید ببریمش دکتر .
قرعه بنام من افتاد . گشتیم یک دکتر ایرانی پیدا کردیم . گفتیم خدا را شکر عصمت الملوک می تواند به زبان شیرین فارسی دردهایش را به دکتر بگوید و ما هم مجبور نباشیم برای دکتر امریکایی یا هندی یا بنگلادشی شرح بدهیم «توی دلم انگار رخت میشورند »یعنی چه ؟
تلفن کردیم وقت گرفتیم رفتیم آنجا . رفتیم مطب دکتر . برای ساعت دو بعد از ظهر قرار داشتیم . نیم ساعت زودتر رسیدیم آنجا . دو سه نفر به انتظار نشسته بودند . ما هم گوشه ای نشستیم . به عصمت الملوک خانم گفتم: حاضر باش حالا نوبت مان میشود .
توی این گیر ‌دار یک بچه ای هم مدام نق میزد. آنقدر عر و گوز کرد رفتم از توی ماشینم هد فون ام را آوردم گذاشتم روی گوشم.
ساعت دو شد نوبت ما نشد
ساعت سه شد نوبت ما نشد
ساعت چهار شد کسی نگفت عمو جان خرت به چند!
گفتیم : ای بابا ! نکند اشتباهی به درمانگاه باسمه ای علی آباد سفلی بقول شیرازی ها به ملاقات آقای دکتر زغالی آمده ایم !
نزدیکی های ساعت پنج بود صدایمان کردند رفتیم پیش دکتر .
گفتیم دکتر جان ! اگر میخواستی ما را ساعت پنج ببینی کاشکی میگفتی همان ساعت پنج میآمدیم ، دق کردیم آنجا از بس ناخن هایمان را جویدیم .
طفلکی عصمت الملوک فشار خونش رفته بود صد و شصت. من هم از زور گرسنگی فشارخونم افتاده بود پایین!خوب شد غش نکردیم به رحمت خدا نرفتیم !
یادم میآید یک وقتی همشهری مان آقای گل آقا را برده بودم دکتر . من دیلماج اش شده بودم.
دکتر گفت : هر چه میگوید بی کم و ‌کاست برایم ترجمه کن
گفتم: چشم
دکتر معاینه اش کرد و خواست برایش نسخه بنویسد
گل آقا رو بمن کرد و گفت : به دکتر بگو فلان دارو را برایم بنویسد
خجالتم میآمد ترجمه اش کنم . دکتر پرسید : چه میگوید؟
گفتم : میگوید فلان دارو را برایم بنویس
دکتر گفت : مگر میشود همینطور قضا قورتکی نسخه نوشت ؟
برای گل آقا ترجمه اش کردم
گل آقا گفت : ای آقا! یک نسخه نوشتن که اینقدر دنگ و فنگ ندارد ! ما در ایران هر دارویی بخواهیم از خیابان ناصر خسرو میخریم . از کوچه عرب ها ! نسخه هم لازم نداریم !
یک بار هم یکی از این مشدی غضنفر ها آمده بود امریکا . مریض شد . بردمش بیمارستان. دیلماجش شدم.دیدم ای بابا ! این آقا خودش یکپا ابوعلی سیناست!
به دکتر میگفت : دکتر جان ! مطمئن هستم شقاقلوس گرفته ام ؟
دکتر گفت : چه میگوید ؟
نمیدانستم شقاقلوس به انگلیسی چه میشود .
گفتم : دکتر جان ! میگوید لوز المعده اش از کار افتاده است !
دکتر از صندلی اش پا شد گفت : ای آقا ! ایشان که خودشان یکپا دکترند ! بگو‌بیاید اینجا جای من بنشیند
No photo description available.
See insights and ads
All reactions:
Miche Rezai, Mohammad Anousheh and 44 others

کدخدا رستم گلها

این گلهای زیبا جلوی خانه ام روییده اند . اسم شان را نمیدانم . راستش اسم هیچ گلی را نمیدانم !عطرشان عینهو عطر یاس است
هر صبح که بهنگام پیاده روی از کنارشان رد میشوم عطرشان چنان است که چند دقیقه ای می ایستم و با تمام وجودم عطرشان را در تن و جان و روح و روانم میریزم
امروز صبح خواستم چند شاخه ای بچینم و هدیه ای برای همسر جان فراهم کنم
نگو که گلها هم پاسبان ‌و پاسدار و کدخدا رستم دارند ! یکوقت دیدم یکی از آن خرمگس های کله گنده که بگمانم کدخدا رستم شان بود عینهو جت های جنگنده اف شانزده بسوی ما حمله ور شده و ممکن است همین حالا بزند چشم و چال مان را کور کند
گفتیم: جناب مگس ! جناب کدخدا رستم ! جناب عالیجناب ! تیک ایت ایزی کاکو
( take it easy)
اینجا اقیانوسی از گل هاست . حالا شما چرا اینقدر عصبانی شده اید ؟ مظلوم تر از این گیله مرد بینوا پیدا نکرده اید ؟
اما این مگس لاکردار مگر ول مان میکرد ؟ هی میرفت بالا و هی مثل همان موشک های اسلامی چشم و چال مان را نشانه میگرفت و میخواست ما را بفرستد عرش اعلا خدمت حضرت باریتعالی !
خلاصه با چه بد بختی و با بکار بردن همه فوت و فن های قهرمانانه و گیله مردانه ( صد البته بدون هیچگونه عقب نشینی قهرمانانه ) توانستیم چهار تا شاخه از این گل های زیبا را بچینیم و برای همسرجان بیاوریم
اما این آقای کدخدا رستم مگر ول کن مان بود ؟ تا در خانه مان همراه مان آمد و چند تا لگدی هم پراند و وقتی خیالش از بابت ما راحت شد راهش را کشید ‌‌و‌رفت
See insights and ads
All reactions:
Farhad Ghasemzadeh, Mina Siegel and 101 others


مملکت حسینقلیخانی

آرژانتین که بودیم از دو سه چیز رنج میکشیدیم.
یکی اش این بود جرات نداشتیم پای مان را توی پارک هابگذاریم . در پارک ها گه سگ از در و‌دیوارش میبارید.
دوم اینکه پارک ها محل جفتگیری آدمیان بود ! یعنی هر جا نگاه میکردی میدیدی یک نره خری با یک ماده خری در آمیخته است و سرگرم کارهای بی ناموسی است
ماخجالت مان میآمد پای مان را در چنین خانه های عفافی بگذاریم
سوم اینکه قیمت ها ساعتی بالا میرفت نه روزانه. مثلا حالا یک کیلو شکر میخریدی کیلویی یک دلار ، نیم ساعت بعد شده بود دو دلار و آفتاب هنوز غروب نکرده بود شده بود دوازده دلار !
امروز رفته بودم پارک جنگلی نزدیک خانه ام قدم بزنم . همه جا از تمیزی برق میزد . عطر بهار همه جا پیچیده بود . این عکس را گرفتم . جعبه ای است که در آن کیسه های پلاستیکی گذاشته اند اگر سگ تان خرابی کرد جمعش کنید و به ظرف زباله بیندازید .
قدم زنان به رادیو گوش میدادم . دیدم میگوید میزان تورم سالانه در آرژانتین به هفت هزار در صد رسیده است.
من چهل سال پیش چهار سالی در آرژانتین زندگی کرده ام . میدانم تورم یعنی چه
و میدانم مملکت جهان سومی یعنی چه
و میدانم مملکت حسینقلیخانی یعنی چه !
May be an image of parking meter and text
See insights and ads
All reactions:
Naghi Pour, Karim Akhavan and 63 others

۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

ج مثل جنگ

ایالات متحده امریکا در سالی که گذشت بیش از ۸۷۷میلیارد دلار صرف امور نظامی و تسلیحاتی خود کرده و برای سال آینده مبلغ ۹۰۶ میلیارد دلار بودجه در نظر گرفته است .
کشور چین با بودجه ای معادل ۲۵۰ میلیارد دلار و جمعیتی حدود یک و نیم میلیارد نفر در مقام دوم و عربستان سعودی با بودجه ای معادل ۶۸ میلیارد دلار و جمعیتی حدود سی و‌پنج میلیون نفر در رده سوم قرار دارند .
جالب اینجاست که بودجه نظامی عربستان از بودجه نظامی کشور پهناوری همچون هند که اکنون پر جمعیت ترین کشور دنیاست و جمعیت آن از یک و نیم میلیارد نفر گذشته است بیشتر است .
بودجه نظامی هند ۶۶میلیارد دلار است .
امریکا تا سال ۲۰۱۷ میلادی مبلغی معادل سه تریلیون دلار - یا به زبان ساده تر سه هزار میلیارد دلار - در جنگ عراق و افغانستان خرج کرده، یعنی حکومت سکولار صدام حسین را با به کشتن دادن پنجهزار سرباز امریکایی سرنگون کرده تا آخوند ها و آخوند زاده های کراواتی حکومت را در دست بگیرند و ولی فقیه شان هم آیت الله سیستانی باشد که میلیون ها دلار از امریکایی ها گرفته است تا دکان دو نبش دین فروشی اش را پر رونق کند .
امریکا سه تریلیون دلار در جنگ بیست ساله افغانستان خرج کرده است تا حکومت آدمخواران طالبانی را سرنگون کند و پس از بیست سال و دادن آنهمه تلفات جانی و ویرانی شهر ها و روستا ها حکومت را دوباره دو دستی تقدیم همان طالبانی ها کند .
اگر آقای امریکا این تیر و ترقه بازی ها و بمب اندازی ها را در عراق و افغانستان راه نینداخته بود با این سه تریلیون دلاری که خرج تیر و ترقه و موشک و خمپاره کرده است هر شهروند امریکا- از کودک شیر خواره تا فلان پیر و پاتال نود ‌ونه ساله - می توانست مبلغ ششهزار و سیصد دلار از دولت امریکا بگیرد و سوت زنان برود هواخوری . برود هاوایی . برود جزایر کاراییب . ( و لابد میدانید همین دیروز پریروز دولت امریکا ۹۶ میلیارد دلار برای اسراییل و اوکراین کمک نظامی ‌و تسلیحاتی فرستاده است )
گفته میشود در سطح جهان بطور رسمی و بر اساس بر آوردهای دقیق علمی دو تریلیون و دویست میلیارد دلار صرف آلات و ابزار آدمکشی میشود که چهل در صدش سهم امریکاست .
در حال حاضر نیروهای نظامی امریکا متشکل از دو میلیون و ۷۹ هزارو ۱۴۲نظامی و ۷۷۸ هزار و ۵۳۹ نفر غیر نظامی است .یعنی در مجموع حدود دو میلیون و نهصد هزار نفر در نیروهای دفاعی امریکا خدمت میکنند و بر اساس قوانین امریکا اگر این کشور با بحران جدی نظامی روبرو بشود می تواند همه جوان های هیجده تا ۲۵ ساله را به خدمت سربازی اجباری فرا بخواند (Draft)کما اینکه در هنگامه جنگ ویتنام این فراخوان را به اجرا در آورد که باعث شد کسانی همچون محمد علی کلی از رفتن به خدمت اجباری سر باز زنند ‌و مورد پیگرد قانونی قرار گیرند .
این را هم اضافه کنم که تعداد نظامیان امریکا از تعداد کل جمعیت شیکاگو - سومین شهر بزرگ امریکا پس از نیویورک و لس آنجلس -بیشتر است . شیکاگو دو میلیون و هشتصد هزار نفر جمعیت دارد .
طرح از : داریوش راد پور
May be a doodle of text
See insights and ads
All reactions:
Bejan Baran, Kian Kianersi and 4 others