دنبال کننده ها

۵ دی ۱۴۰۲

بر جای کیان ببین کیانند

محمد علی فروغی مردی است که دستی در سیاست و دستی هم در فرهنگ داشت .او در تمامی عمر خود سیاست و فرهنگ رابه موازات هم پیش برد و در حالیکه در کاخ شاهی تاج بر سر رضاخان مینهاد از فلسفه غافل نبود و با نوشتن کتاب « سیر حکمت در اروپا » میکوشید فلسفه را بشناسد و فیلسوفان را به جامعه ایرانی بشناساند .
با روی کار آمدن رضا شاه اولین کابینه عصر پهلوی را بسال ۱۳۰۴ تشکیل داد و در همین زمان بود که با بر پایی مجلس موسسان، قاجاریه را از سلطنت خلع و آن را به خاندان پهلوی بخشید
او را میتوان همطراز خواجه نظام الملک طوسی دانست که در حکومت مغولان به وزارت رسیده بود
در میان روشنفکران و حامیان سلطنت پهلوی فروغی یکی از خوش اقبال ترین ها بود چرا که نه گرفتار نظمیه‌ و شکنجه شد و نه حبس و آمپول هوا و سرپاس مختاری و پزشک احمدی و مرگی دردناک .تنها و تنها خانه نشین شد .
دوستان نزدیکش مثل تیمور تاش و داور و فیروز و سردار اسعد وشماری دیگر که پایه های قدرت رضا خان را تحکیم کرده بودند زیر همان پایه ها له شدند .
رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰ که با حمله نیروهای متفقین روبرو شد به سراغ فروغی مغضوب و بیمار و خانه نشین رفت و از او کمک خواست
محمد علی فروغی مسئولیت انتقال سلطنت از پدر به پسر را بعهده گرفت و ایران را از خطر نابودی در جنگ رهانید
فروغی از مبارزان مهم انقلاب مشروطه ، بانی اصلی انتقال قدرت از قاجار به پهلوی و مصحح شاهنامه و گلستان سعدی و دیوان خیام ، نخست وزیر رضا شاه و محمد رضا شاه است و متن استعفای رضا شاه از سلطنت توسط او نوشته شده است .
زاغ سار اهرمن چهرگان اشغالگر چندی پیش سنگ قبر او را شکستند و در پس آن گاو گند چاله دهانانی نیز یاوه ها در باره آن نیکمرد ایراندوست نوشتند
درباره شکستن سنک قبر آن بزرگمرد فرهنگ ساز چه توانم گفت جز اینکه آن شعر نظامی گنجوی را به تکرار باز گویم که :
رفتند کیان و دین پرستان
ماندندجهان به زیر دستان
این قوم کیان و آن کیانند ؟
بر جای کیان نگر کیانند
May be an image of monument and text
See insights and ads
All reactions:
Nasrin Zaravar, Jahangir Jon Sedaghatfar and 71 others

زمانی برای مستی اسب ها


دیشب پس از بیست سال فیلم سینمایی « زمانی برای مستی اسب ها » ساخته بهمن قبادی را برای دومین بار دیدم .
این فیلم از آن فیلم هایی است که باید دید و با زندگی رنجبار مردمان کردستان آشنا شد
A Kurdish family is trying to survive after the death of its parents. Ayoub, the eldest boy in the family, becomes the head of the household and must do whatever work available to survive. Madi, Ayoub's handicapped brother, is in need of a medical operation. Ayoub goes to great lengths to collect money for the operation by smuggling truck tires with a group of Kurdish villagers near the Iran-Iraq border. Ayoub ultimately falls short of his intended goal and his uncle decides to marry off his sister in return for the groom's family financing Madi's operation on the Iraqi side of the border. When they arrive the mother of the groom refuses to accept Madi and agrees to give Ayoub and his uncle a mule as compensation. Ayoub decides to take the mule to Iraq where it is worth more, and sell it to pay for his brother's surgery. Some smugglers let him come along with him. They use mules to carry goods and feed them whisky allowing them to better survive the harsh mountain winter. But they are ambushed while heading to the border, and the horses are too drunk to carry on. Ayoub narrowly manages to escape, and the last shot is of him and his brother crossing the border.
May be an image of 7 people and text
See insights and ads
All reactions:
Nasrin Zaravar, Zari Zoufonoun and 101 others

۱ دی ۱۴۰۲

آقایی که حامله بود

آقا ! ما در بحار الانوار و اصول کافی و مفاتیح الجنان خوانده بودیم هروقت خداوند عالمیان سیصد و سیزده نفر بنده مومن مسلمان شیعه خالص مرتضی علی در دنیا داشت آنوقت آقام حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه ظهور میفرماید و دنیا را پر از عدل و داد میکند .
حالا ما با اینهمه کمالات و معرفت مانده ایم حیران که خدایا خداوندا بارالها ! چرا با اینهمه « مردمیدان رضا و تسلیم تیر قضا» و ایضا اینهمه مومنان خلص و خالصی که در دستگاه حکومت اسلامی از ژاپن تا پتل بورگ سرگرم خدمت به خلق خدا هستند و در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و شورای تشخیص مصلحت نظام و وزارت جلیله معارف و وزارت اوقاف و وزارت جهاد سازندگی و دستگاه عدلیه و شهرداری تهران و دهداری سولقان سفلی اینهمه حجت الاسلام و‌ثقه الاسلام و موید الاسلام و موید الدین و چماق الشریعه و اینهمه حاج آقا و حاجی زاده صاحب ریش و‌کوپال گوش تا گوش نشسته اند ، حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه در ظهورشان تعلل میفرمایند و این سعادت را بما نمی دهند بلکه ما هم چشمان مان به جمال انور آقای مان روشن بشود و بقول گفتنی ها ما هم درک زمان سلطنت حقه را بکنیم و چهار روز معنی عدالت را بفهمیم
یک عین الدوله هم نداریم که بیاید اینها را سوار گاری بکند دور شهر بگرداند شلاق بزند به اردبیل تبعیدشان بکند و زیر گوش شان بخواند :
از من بگوی حاجی مردم گزای را
کو پوستین خلق به آزار میدرد
حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک
بیچاره خار میخورد و بار میبرد
یکی از همین مومنان متقی آقای فلانی است که سالها از مدیران عامل پارس جنوبی بوده است .
این آقای فلانی چندوقت پیش آمده بود از پایان نامه جعلی خودش در پردیس بین المللی صنعتی شریف واقع در جزیره کیش دفاع بکند .
در این جلسه یکی از داوران پرسید :
جناب آقای فلانی ! آیا خودتان پایان نامه تان را نوشته اید ؟
آقای فلانی بادی به غبغب انداخت و گفت : بسمه تعالی ! بله استاد! مگر میشود کس دیگری پایان نامه ام را نوشته باشد ؟ سال‌های سال زحمت کشیده و‌خون جگر خورده ام !
استاد گفت :پس لطفا بروید صفحه ۹ پاراگراف دوم ، ببینید چه نوشته اید.
نوشته اید :من در زمان نوشتن این پایان نامه حامله بوده و شوهرم بمن کمک کرده است !
No photo description available.
See insights and ads
All reactions:
Zari Zoufonoun, Mina Siegel and 50 others

عکس ها ..... و یادهای گذشته

عکس ها آدم را به کجا می برد ؟
من و همسر جان ، چهل سال پیش
تازه آمده بودیم امریکا .یکدانه موی سپید هم توی کله مبارک مان نبود !
May be an image of 2 people and people smiling
See insights and ads
All reactions:
Nasrin Zaravar, Nasrollah Pourjavady and 224 others