دنبال کننده ها

۲۶ مهر ۱۴۰۲

گل خانم

گل خانم پزشک محله مان بود. سواد نداشت . هفتاد هشتاد سالی داشت . بلند قد و کم حرف. خانه اش با آن دیوارهای آجری و بام سفالی خوشرنگش از آن خانه های اربابی بود که نفس های آخرش را میکشید . از در و دیوار خانه اش بوی کهنگی و فرسودگی میآمد.
درست پای دیوار خانه اش چشمه کوچکی از بن سنگی عظیم و خزه بسته میجوشید که زلال ترین و خنک ترین آب دنیا را داشت.
گل خانم پزشک محله مان بود . هر وقت چشم مان درد میگرفت مادر دست مان را میگرفت میبرد خانه اش. گل خانم مقداری از آب همان چشمه را توی نعلبکی میریخت و یک برگ درخت نارنج هم میگذاشت توی آب و نعلبکی را میگرفت جلوی چشمان مان و زیر لب‌ چیزهایی را زمزمه می‌کرد و چند بار توی چشمان مان فوت می‌کرد . فردایش که از خواب پا میشدیم دیگر از درد چشم مان خبری نبود .
گل خانم تخصص دیگری هم داشت . هر وقت استخوان ماهی توی حلق مان گیر می‌کرد ‌و نزدیک بود خفه مان بکند این گل خانم بود که با آن انگشتان معجزه گرش استخوان را از گلوی مان بیرون میکشید
کاشکی حالا گل خانم زنده بود و این بغض های هزاران ساله ای را که انگاری قرن هاست از زمان موسی و عیسی و محمد و آن کلب آستان علی و آن بزرگ ارتشتاران و آن امام خمینی رحمت الله علیه توی حلقوم مان جا خوش کرده و به غمباد تبدیل شده است با آن انگشتان هنر بارش بیرون میکشید تا می توانستیم نفسی براحتی بکشیم
May be an image of 1 person
All reactions:
Azar Fakhr, Nasrin Zaravar and 143 others

تماشای خورشید گرفتگی

نوا جونی رفته بود نوادا برای تماشای خورشید گرفتگی. حالا چند تا عکس برای بابا بزرگ فرستاده که انگاری همین یکی دو هفته ای که گذشت دو‌وجب قد کشیده است!
هر وقت دیدن شان میرویم میآید کنار مامان بزرگش می ایستد میگوید : ببین مامان بزرگ ! من از تو بلند ترم. راست هم میگوید اما قدش هنوز بپای قد بابا بزرگ نمی رسد.
نوا جونی حالا ده ساله شده است . کلاس پنجم است . آنوقت ها که سه چهار ساله بود روزهای چهارشنبه با هم میرفتیم رستوران ناهار می خوردیم . گاهی هم میرفتیم اسباب بازی فروشی .گاهی هم میرفتیم دیدن اسب ها . برای اسب ها سیب می بردیم. اسب ها تا ما را میدیدند بیتابی میکردند . سم به زمین میکوفتند . گویی چشم براه ما بودند .نوا جونی از اینکه میدید مگس ها روی چشم اسب ها می نشینند ناراحت میشد . آقای کوین میرفت چشم بند چرمی میآورد روی چشم اسب ها میکشید تا مگس ها اذیت شان نکنند .
هروقت میرفتیم خیابان میگفت ؛ بابا بزرگ ! روی این برگ ها یی که تو ی خیابان ریخته‌ پا نگذاری ها ! اینها پیرند درد شان میآید !
حالا دو سه سالی است که از آنها دور افتاده ایم. ما آمده ایم روستا نشین شده ایم. از قیل ‌وقال شهر گریخته و به جنگل پناه آورده ایم. گاهگداری میرویم دیدن نوا جونی و آرشی جونی. بچه ها دیگر بزرگ شده اند . سرشان توی کامپیوتر و آیفون شان است. تا ما را می بینند میآیند ماچ و بوسه ای میکنند ‌در میروند . دیگر پیدای شان نمی شود. البته نوا جونی هنوز دوست دارد برویم پارک . برویم‌کافی شاپ . برویم بستنی بخوریم . آرشی جونی هم همینطور .
سالها گذشته و‌میگذرند اما هیچ چیزی نمی تواند جای عشق نوا جونی و‌آرشی جونی را در قلب ما بگیرد
All reactions:
Nasrin Zaravar, Foad Roostaee and 110 others

۲۵ مهر ۱۴۰۲

قایقی میسازم
که به آب اندازم
وای اگر رود سرابی باشد
بستر خشک و خرابی باشد
(م. سحر )
May be an image of swan, boat and flower
All reactions:
Nasrin Zaravar, Parvaneh Omidi and 72 others

۲۴ مهر ۱۴۰۲

شرمساری تاریخی

آنچه که اکنون در منطقه خاورمیانه میگذرد یک شرمساری تاریخی برای بشریت امروز است .
البته این تنها خاورمیانه نیست که برای بشریت امروز موجبات یک سر افکندی تاریخی را فراهم کرده بلکه آنچه در یمن و سودان و اوکراین و برمه و لیبی و افغانستان و ایران و سوریه و منطقه قره باغ و اینجا و آنجای جهان از جنگ و کشتار و آوارگی میگذرد بر این شرمساری مهر تایید میزند .
کنوانسیون ژنو و پروتکل های الحاقی آن بمباران مناطق غیر نظامی و بیمارستان ها را اکیدا ممنوع کرده است.
کنوانسیون ژنو هر گونه بد رفتاری با اسیران جنگی و گروگان ها و سربازان زخمی و زنان و‌کودکان را که هیچ نقشی در جنگ ندارند منع کرده است .
بر اساس ماده پنجاهم پروتکل اول کنوانسیون ژنو که بسال ۱۹۷۷ تصویب شده غیر نظامیان چه بصورت فردی یا گروهی نباید هدف هیچگونه تهدید یا حمله نظامی قرار بگیرند .
ماده پنجاه و یک همین پروتکل حمله به غیر نظامیان را تحت عنوان « اقدامی تلافی جویانه » ممنوع کرده است .
بر اساس ماده پنجاه و چهارم کنوانسیون ژنو ، باید نیازهای اساسی مردم غیر نظامی در مناطق جنگی - از قبیل آب و برق و غذا و دارو و دیگر خدمات زیستی - بدون هیچ پیش شرطی فراهم شود .همچنین حملات نظامی فقط باید محدود به اهداف نظامی باشد و از بین بردن اموال و امکاناتی که برای زندگی غیر نظامیان ضروری است ممنوع است .
رفتار های غیر انسانی علیه افراد غیر نظامی و مجروحان و اسیران جنگی و نیز غارت دارایی های آنان و تخریب شهر ها و‌روستاها و اهداف غیر نظامی در زمره جنایات جنگی محسوب شده و مرتکبان چنین جنایاتی باید محاکمه شوند .
چنین بنظر میرسد که آدمکشی و کشتار و‌ ویرانی سر باز ایستادن ندارد و طرفین در گیر به همه معیارهای اخلاقی و دینی و قانونی پشت پا زده اند .
از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه ارادی بین جوامع سیاسی است می‌توان آنرا نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد . هر چند برخی از پژوهشگران جنگ را غیر قابل اجتناب و جزیی جدایی ناپذیر از فرهنگ انسانی میدانند اما دیگران بر این باورند که چنین نیست و جنگ تنها در شرایط اجتماعی فرهنگی یا زیست محیطی خاصی گریز ناپذیر است .
یک پژوهشگر جنگ بنام کانوی هندرسن میگوید :
بین سال های ۳۵۰۰ پیش از میلاد تا اواخر سده بیستم میلادی حدودا چهارده هزار و پانصد جنگ بین انسان ها رخ داده و سه و نیم میلیارد انسان جان خود را از دست داده اند .همچنین گفته میشود که در تاریخ حیات بشر تنها سیصد سال در صلح گذشته است .
آقای ویلی برانت صدر اعظم پیشین آلمان میگفت : اگر بمب های موجود در زراد خانه های جهان را بین میلیارد ها انسان روی زمین تقسیم کنیم سهم هر یک از افراد بشر از بمب بیشتر از سهم گندمی خواهد بود که به او میرسد .
ویکتور هوگو‌هم میگفت :
شش هزار سال است که مردم جهان به آدمکشی مشغول اند ‌‌، در این مدت خداوند عالم بیهوده وقت خود را به پدید آوردن گل ها و ستارگان تلف میکند . دیری است که فرحبخش ترین موسیقی ملل شیپور جنگ است .
طرح از : بیژن اسدی پور
May be an illustration
All reactions:
Miche Rezai, Esmail Tabibi and 4 others