دنبال کننده ها

۲۳ خرداد ۱۴۰۰

لگد نامه

زنده یاد باستانی پاریزی سالها در "لغت نامه دهخدا » کار می کرد .
او‌می نویسد : هنگامی که من در لغت نامه کار می کردم، هروقت کسی سراغ مرا از پسرم میگرفت، او با همان لحن کودکانه اش میگفت:
«بابا رفته لگدنامه"

ملت زنده کش مرده پرست

کنونم آب حیاتی به حلق تشنه فرو کن
نه آنگهی که بمیرم به آب دیده بشویی
در گذشت پرویز کاردان را به ملت زنده کش مرده پرست و همه مرثیه خوانان وطنی تسلیت میگویم
از زندگان مرده که خیری ندیده ایم
ای مردگان زنده فدای قبورتان
راستی کسی میداند مسعود اسداللهی نویسنده و کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون کجاست؟
کسی میداند آذر فخر -فخر تئاتر ایران - و صدها فخر و کامران و اسداللهی دیگر کجایند و چگونه آن « نواله ناگزیر » را فراهم میکنند ؟

۱۷ خرداد ۱۴۰۰

ته دیگ

می پرسد : کجایی هستی ؟
میگویم : ایران
لب هایش را می لیسد و میگوید : اوم … اوم ….ته دیگ
میخندم و میگویم : واژه دیگری بلد نیستی؟
میگوید : چرا ! فی سین جون (فسنجان)
من البته نه فسنجان دوست دارم نه قیمه پلو نه قورمه سبزی و نه فی سین جون

نارنج و ترنج

در سوپر مارکت ؛ به کارگر مکزیکی میگویم grapefruit دارید؟ نگاهی به دور و برش می اندازد و میگوید : نه ! نداریم . دو سه قدم جلوتر میروم و می بینم دهها جعبه از همین میوه روی هم انباشته شده است . کارگر مکزیکی را صدا میزنم و میگویم : Grapefruit
میگوید : اوه ...!! Toranja
می بینم که همان ترنج خودمان است . ضمنا در زبان اسپانیایی به پرتقال میگویند Naranja که همان نارنج خودمان است . انگار پرواز واژه ها مرز نمی شناسد

بنویس

در زندان اوین که بودم ، و نشسته بودم رو به دیوار ، و سئوال ها را هادی خامنه ای که بازجوی من بود می نوشت و به من میداد تا جواب دهم ، یک نفر آمد بالا سرم ایستاد . قد بلندی داشت . به من گفت : اسامی همه کتاب هایت را بنویس . حتی کتابی را که هیچوقت ، هیچ جا ، نمی نویسی .
بعد به من گفت : می دانی من کی ام ؟
گفتم : نه
گفت : من اسمم نوید است . من سعید سلطان پور را گرفتم ، من آوردم اینجا ، من محاکمه اش کردم ، و من خودم کشتمش . و یک کتاب هست که اسمش را هیچ جا نمی نویسی . آن را هم بنویس . حالی شد ؟« رضا براهنی»
اصغر فرهادی تعریف میکرد:
( بعد از نمايش يك فيلم ايراني، با دوستان خارجي نشسته بوديم به گفتگو.
يكيشان پرسيد: آن پسرك سر چهار راه چه ميفروخت؟ مواد مخدر بود يا؟.
من پاسخ دادم : فال ميفروخت .
پرسيد : فال چيه؟
گفتم : شعر. شعر هاي شاعر بزرگمان حافظ.
. با هيجان گفت: يعني شما از كشوري ميآييد كه در خيابانهايش شعر ميفروشند و مردم عادي پول ميدهند و شعر ميخرند؟
ميرفت سر ميزهاي مختلف و با شگفتي اين را به همه ميگفت. )
ببین ما چه ملت خوشبختی هستیم که حافظ را داریم تا کودکان خیابانی مابتوانند شعرش را در خیابانها بفروشند و با پولش از جیگرکی کنار خیابان دو سیخ جگر بخرند و جمعه ها بروند سینما فیلم بروس لی تماشا کنند
ای حافظ جان جانان ! بی جهت نیست که میسرودی :
بدین شعر تر و شیرین ز شاهنشه عجب دارم
که سر تا پای حافظ را چرا در زر نمیگیرد

نوا جونی هشت ساله شد

نوا جونی هشت ساله شد
Happy 8th birthday to my beautiful, smart, and strong willed sweetheart Nava joony 🎉😘😘🥳You have turned into such a amazing young girl and Im so proud of you!
Happy Happy Birthday Nava joony
Lo…
See More

۱۳ خرداد ۱۴۰۰

بکشید این گنجشکان کافر را

« وقتی حضرت ابراهیم را به دستور نمرود در آتش انداختند ، پرستو با منقارش چکه چکه آب میآورد و به آتش میریخت . اما گنجشک از بد ذاتی دانه دانه کاه میآورد !
برای همین پرستو خوش یمن و مبارک است ، ‌لانه اش را نباید خراب کرد اما کشتن گنجشک و خراب کردن لانه اش ثواب دارد ...»
(از کتاب : جامع النورین- ملا اسماعیل سبزواری- کتاب حیوان )
@@@@@
استاد بازنشسته دانشگاه است . پیر و خمیده و ناخوش احوال. به دشواری راه می‌رود .صدایش میکنم پروفسور باب .
پروفسور باب هر ماه یکی دو ساعت رانندگی می‌کرد و میآمد فروشگاه مان دویست دلارگردو و بادام و بادام زمینی می خرید .
بعد ها با هم رفیق شدیم . میآمد خریدش را می‌کرد اگر میدید سرم خلوت است می ایستاد به عصایش تکیه میداد و با من درد دل می‌کرد .میدانستم پسری دارد در شرق امریکا. پسری که شغل مهمی و زندگی نا بسامانی دارد .
یک روز پرسیدم : پروفسور باب ! شما اینهمه گردو و بادام را برای چه می خرید ؟
گفت : برای سنجاب ها
پرسیدم : برای سنجاب ها ؟
گفت: سنجاب ها هر روز میآیند پشت پنجره خانه ام . منتظر میمانند تا برای شان بادام و گردو بریزم . هر روز . هفته ای هفت روز .
@@@@@@@
« گوش مارمولک کر است و این به عقوبت آن است که وقتی حضرت ابراهیم را به آتش انداختند به آن فوت می‌کرد تا شعله ور تر شود !
( از کتاب ( خصال - شیخ صدوق- ابن بابویه)
نقاشی از : نقی پور
May be an illustration of bird and indoor

تملق و چاپلوسی و دروغ در فرهنگ ایران

تملق و چاپلوسی و دروغ در فرهنگ ما
در گفتگو با تلویزیون پارس
Sattar Deldar 06 02 2021