یک بنده خدایی که از امریکا به ایران میرفت ؛ شماره ای از نشریه " دفتر هنر " ویژه خانم سیمین دانشور را توی چمدانش گذاشته بود و برده بود به ایران .
توی فرودگاه ؛ یکی از این " پنهان پژوهان اسلامی " تا چشمش به این نشریه می افتد به آن آقای فلکزده می توپد که :
این زنیکه کیه !!؟
میگوید : سیمین دانشور
می پرسد : سیمین دانش پر ! دیگه کیه ؟
میگوید : زن جلال آل احمد .
می پرسد : آل احمد دیگه کیه ؟
میگوید : عجب ؟ شما تا حالا اسم آل احمد به گوش تان نخورده ؟
آقای پاسدار سری میخاراند و میگوید : آها ...! همانی نیست که پل گیشا از رویش رد میشود ؟؟
توی فرودگاه ؛ یکی از این " پنهان پژوهان اسلامی " تا چشمش به این نشریه می افتد به آن آقای فلکزده می توپد که :
این زنیکه کیه !!؟
میگوید : سیمین دانشور
می پرسد : سیمین دانش پر ! دیگه کیه ؟
میگوید : زن جلال آل احمد .
می پرسد : آل احمد دیگه کیه ؟
میگوید : عجب ؟ شما تا حالا اسم آل احمد به گوش تان نخورده ؟
آقای پاسدار سری میخاراند و میگوید : آها ...! همانی نیست که پل گیشا از رویش رد میشود ؟؟