داشتم فیلم مستندی در باره هند و پاکستان و بنگلادش تماشا میکردم . از آنهمه آلودگی آب ها و رودخانه ها و تالاب ها و دریا و اقیانوس و همچنین فقر وحشتناکی که مردم با آن دست به گریبان هستند وحشتم گرفت .
نخستین پرسشی که به ذهنم خلید این بود که این میلیونها مردم چگونه در چنین فضای آلوده ای زیست میکنند و چگونه این فلاکت عریان را بگونه سرنوشتی مقدر پذیرفته و خم به ابرو نمیآورند ؟
امروز می خواندم که در حال حاضر جمعیت جهان به هشت میلیارد و یکصد و نوزده میلیون نفر رسیده که اکثریت آنها در شرایطی زیست میکنند که شایسته زندگانی انسانی نیست.
یک قرن پیش جمعیت دنیا دو میلیارد نفر بود که طی یک سده بیش از شش میلیارد نفر به آن افزوده شده است در حالیکه در پژوهش هایی که توسط بخش سوسیو بیولوژی دانشگاه هاروارد انجام شده کره زمین بسبب محدودیت منابع آبی و غذایی (nitrogen cycle ,available Quantities of phosphorus and atmospheric carbon concentrations).تنها ظرفیت پذیرش ۹ تا ده میلیارد نفر را دارد و با توجه به سیر صعودی جمعیت بشری معلوم نیست نسل های آینده چگونه زندگی خواهند کرد و آیا مجبور نخواهند بود به کره مریخ کوچ کنند ؟
این را هم بگویم که در سال گذشته مجموعا ۱۳۴ میلیون و دویست و هشتاد هزار نفر چشم به این دنیای سراسر عدالت و مهربانی ! و شقاوت گشوده اند و ۶۱ میلیون نفر هم به رحمت خدا رفته اند که چون اکثر آنها مسلمان شیعه اثنی عشری نبوده اند مسلما راهی دوزخ شده و حالا یا در پل صراط گیر کرده یا اینکه در ژرفای دوزخ به فرمان الهی باربیکیو میشوند !
خوب شد ما پیر شدیم و آنقدر زنده نمیمانیم که یک وجب جا برای گورمان پیدا نشود ولی بیچاره نسل های آینده چه خواهند کرد ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر