دنبال کننده ها

۲۱ تیر ۱۴۰۲

از ماست که بر ماست

در کتاب تذکره الشعرا تالیف دولتشاه سمرقندی می خوانیم که :
امیر عبدالله بن طاهر که به روزگار خلفای عباسی امیر خراسان بود روزی در نیشابور نشسته بود . شخصی کتابی آورد به تحفه پیش او نهاد .
پرسید : این چه کتاب است؟
گفت : این قصه وامق و عذرا ست و خوب حکایتی است که حکما بنام انوشیروان جمع کرده اند .
امیر عبدالله فرمود که ما مردم قرآن خوانیم و بغیر از قرآن و شریعت پیغمبر ، ما را از این نوع کتاب در کار نیست( یعنی به درد ما نمی خورد ) و این کتاب تالیف مغان است و پیش ما مردود است.
و فرمود تا آن کتاب را در آب انداختند و حکم کرد در قلمروی او هر جا از تصانیف و مقال عجم کتابی باشد جمله را بسوزانند.
———————-
وامق و عذرا یکی از داستان های عاشقانه ادب پارسی است که عنصری برای نخستین بار در سده پنجم هجری آنرا در قالب مثنوی به نظم در آورد.
پس از عنصری شاعران دیگری از جمله نامی اصفهانی ، قتیلی بخارایی ، شعیب جوشفانی و صلحی خراسانی منظومه هایی به همین نام سروده اند .
این داستان عاشقانه از یونانی به سریانی ‌و پس از آن در عهد خسرو انوشیروان به پارسی میانه برگردانده شده بود .
May be an illustration of 2 people and text
All reactions:
Aziz Asgharzadeh Fozi, Fariba Khou and 70 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر