سی و چند سال پیش این رفیق نازنین مان - قهرمان دیوان بیگی- از ایتالیا یک بطر شراب ناب بنام شراب « عمر خیام »برای مان فرستاد.
این شراب در تاکستان های خود ایشان تولید شده و آنقدر برایم عزیز است که تا امروز دلم نیامده بازش کنم و بنوشمش.
به قهرمان گفته ام آنقدر نگهش میدارم تا خودت بیایی امریکا با هم زیر سایه درخت کاج بنشینیم و به سلامتی همه رفیقان بنوشیم. منتظرم ببینم قهرمان چه وقت عزم رحیل میکند !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر