دنبال کننده ها

۱۷ مهر ۱۴۰۰

زمانه را سندو و دفتری و دیوانی است

آقای بنی صدر نخستین رییس جمهورحکومت اسلامی در پاریس در گذشت.
او یکی از اضلاع مثلث شومی بود که خمینی را بر کشید و از یک ملای متحجر خونخوار امامی ساخت که ایران را به ژرفای گنداب متعفی در انداخت که تاکنون سه نسل را در خود کشیده است.
او انسان نیک نفسی بود که گرایش های ملی گرایانه داشت اما باورهای اسلامی اش را تا پایان عمر به دوش میکشید و هرگز نتوانست خود را از پوستین اسلام خلاص کند .
او خود را یک فیلسوف و نظریه پرداز اسلامی میدانست و مدام سرگرم صدور نظریه های فیلسوفانه از قبیل کیش شخصیت و اقتصاد توحیدی بود که با هیچیک از مکتب های اقتصادی کلاسیک و مدرن جهان همخوانی نداشت .
باور های اسلامی اش او را به انجماد فکری کشانده بود و هیچگاه نتوانست از تحجر فکری اسلامی پا فراتر بگذرد و افق های تازه ای را در قلمروی فکر و اندیشه کشف کند .
بقول مولانا :
تو درون چاه رفتستی ز کاخ
چه گنه دارد جهان های فراخ؟
او اگر چه از یک خانواده روحانی بر آمده بود اما اشراف چندانی به نقش ویرانگر ملایان در تاریخ ایران نداشت لاجرم به دام خمینی در افتاد و همواره هم میگفت که هرگز نمیدانسته است که آیات عظام نیز می توانند دروغ بگویند و خدعه کنند .
او چهل سال در تبعید زیست و تا پایان عمر همچنان در آرزوی تشکیل حکومت اسلامی به شیوه ای دیگر و ساختاری دیگر بود و روزنامه ای که منتشر میکرد « انقلاب اسلامی» نام داشت.
تاریخ از او بعنوان مردی که نجنگید اما شکست خورد یاد خواهد کرد و بعنوان رکنی از ارکان حکومت وحشت و مرگ و ترور و اعدام محکوم خواهد کرد .
نکته ای را که باید به آن توجه داشت این است که جامعه بشری - همچون طبیعت -قانونمندی های خود را دارد و بقول پروین اعتصامی : زمانه را سند و دفتری و دیوانی است .
فتاد طایری از لانه و ز درد تپید
به زیر پر چو نگه کرد دید پیکانی است
بگفت : آنکه به دریای خون فکند مرا
ندید در دل شوریده ام چه توفانی است
کسیکه بر رگ من تیر زد نمی دانست
که قلب خرد مرا هم ورید و شریانی است
ربود مرغکم از زیر پر به عنف و نگفت
که مادری و پرستاری و نگهبانی است
شکست پنجه و منقار من ولیک چه باک ؟
پلنگ حادثه را نیز چنگ و دندانی است
زمانه عرصه برای ضعیف تنگ گرفت
هماره بهر توانا فراخ میدانی است
همیشه خانه بیداد و جور آباد است
بساط ماست که ویران زباد و بارانی است
مرا هر آنکه در افکند همچو گوی به سر
خبر نداشت که در دست دهر چوگانی است
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را سند و دفتری و دیوانی است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر