ما دود می خوریم
امروز گرمای هوای شهرمان صد و ده درجه فارنهایت بود . آسمان سربی . فضا دود آلود . نفس کشیدن دشوار .
کوهها و جنگل های دور و بر خانه مان همچنان میسوزد . پنجره خانه را نمیتوان گشود . بوی دود آدمی را خفه میکند . یک جهنم واقعی . جهنمی دود آلود . جهنمی بویناک .
صبح از خانه زدیم بیرون . همراه دخترم و نوه ها .نوا جونی و آرشی جونی .
آمدیم Tahoe. دو ساعتی راندیم . ترافیک چندانی نبود . آمدیم کنار دریاچه . ازدحام آدمها چنان است که جایی برای پارک کردن اتومبیل نیافتیم .
آسمان اینجا هم سربی است ، درجه حرارت هوا شصت و پنج درجه فارنهایت .اگر تن به آب بسپاری سردت میشود و میلرزی .
چند ساعتی در ساحل ماندیم . نوا جونی و آرشی جونی شناکردند و دویدند و شادی کردند و ما هم از شادی آنها شاد شدیم . و از شادی آدمیان نیز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر