دنبال کننده ها

۳ خرداد ۱۳۹۹

از کاخ سپید


از کاخ سفید یک فقره نامه بالا بلند برای مان آمده بود. همینکه چشم مان به نامه افتاد تن مان شروع کرد لرزیدن !
گفتیم : خدایا! خداوندا ! پروردگارا ! دیگر چه دسته گلی به آب داده ایم که از کاخ سفید یقه ما ن را گرفته اند ؟ ما که مالیات مان را سر موقع داده و رسید هم گرفته ایم ! نکند میخواهند مقام و منصبی بما بدهند و این آخر عمری بشویم مشاور سیاسی و اقتصادی آقای رییس جمهور ؟
با ترس و لرز نامه را بازکردیم . یکدانه امضای گل و گنده پای نامه بود که زهره آدم را آب میکرد !
ترسان و لرزان نامه را خواندیم . دیدیم آقای ترامپ برای مان پیغام فرستاده است که : جناب آقای گیله مرد و بانو ! یک فقره چک دو هزار و چهار صد دلاری برای شما فرستاده خواهد شد تا در این ایام کرونایی سر راحت ببالین بگذارید و از بابت نان و آب و مابقی سیورسات غمی نداشته باشید . پای نامه هم جناب آقای دانولد ترامپ یک امضای گل و گنده ای گذاشته بود که نصف صفحه را پوشانده بود .
گفتیم : پدر آمرزیده ها ! ما که زهره مان آب شد . آن چک دو هزار و چهارصد دلاری تان را سه چهار هفته پیش گرفته ایم و از هضم رابع هم گذرانده ایم ! حالا نمیشود یک چک دیگری برای مان بفرستید و خوشحال ترمان کنید ؟
باری ؛ حالا میخواهیم این امضای جناب دانولد ترامپ را قاب بگیریم بگذاریم روی تاقچه خانه مان تا فرزندان و نوه نبیره های ما بدانند چه رییس جمهور دست و دلبازی داشته ایم . خداوند از عمر ما بر دارد بگذارد روی عمرشان !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر