دنبال کننده ها

۱۹ بهمن ۱۳۹۳


آدمیخوار.....؟؟
آقا ! دیرگاهی است ما به این باور رسیده ایم که این جناب آقای مولانا با این مثنوی معنوی اش فی الواقع قرن هاست ذهن و ضمیر جماعت ایرانی را تسخیر کرده و جایی برای عقلانیت و خرد ورزی برای مان باقی نگذاشته اند.
بسیاری از ضرب المثل های ما از فرمایشات جناب مولانا مایه میگیرند و ما آنچنان در چنبره آنها گرفتاریم که به این آسانی ها نمی توانیم خودمان را از این قید و بندها خلاص کنیم
مثلا ما بارهاشنیده ایم که خلایق میگویند 
بامردم زمانه سلامی و والسلام
تا گفته ای غلام توام میفروشنت
ما داشتیم با خودمان فکر میکردیم همچو ضرب المثلی از کجا آمده ؟بعدش که جناب مولانا را خواندیم فهمیدیم که کرم از خود درخت است :
ای بسا ابلیس آدم رو که هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
جناب مولانا جای دیگری در دفتر دوم مثنوی آب پاکی روی دست همه ما ریخته و چنین میفرمایند :
آدمیخوارند اغلب مردمان
ازسلام علیک شان کم جو امان
خانه ی دیو است دل های همه
کم پذیر از دیو مردم دمدمه
اگر قرار باشد نصایح جناب مولانا را آویزه گوش کنیم چاره ای نداریم مگر اینکه سر به کوه و بیابان بگذاریم و بجای آدمیان با گرگ و گراز وخنزیرهمنشین وهمسخن بشویم !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر