دنبال کننده ها

۵ فروردین ۱۳۹۰

دموكراسى به سبك ايرانى ... !!


گوينده ى تلويزيون فارسى : سلام بينندگان عزيز . من دكتر فلانى هستم . متخصص امراض مقاربتى !
امروز ، ميخواهم در باره آزادى و دموكراسى ، و چگونگى سرنگونى جمهورى ننگين اسلامى با شما صحبت بكنم .
قبلا اين را بگويم كه : ما خواهان دموكراسى براى ايران و آزادى براى ملت ايران هستيم . ما عميقا به آزادى بدون قيد و شرط براى همه ى اقشار و اقوام ايرانى معتقديم . ما انشا الله ، بيارى خدا و با دستان پر توان شما زنان و مردان ايرانى ، اين لكه ى ننگ تاريخى را از دفتر وجود ميهن عزيزمان پاك خواهيم كرد .
من و همكارانم در اين شبكه ى تلويزيونى ، به اين گفته ى " ولتر " خالصانه و صادقانه اعتقاد داريم كه : من با عقيده ى تو مخالفم ، اما جانم را ميدهم تا تو حرف ات را بزنى ...
*تلفن زنگ ميزند . آقاى دكتر گوشى را بر ميدارد :
-- بفرماييد خواهش ميكنم . من دكتر فلانى هستم .
خانمى از آنسوى خط با آقاى دكتر سلام و عليكى ميكند و ميگويد :
-- آقاى دكتر ، ببخشيد كه مزاحم شدم . شوهر من چند وقت پيش به بيمارى سنگ كليه مبتلا شد .يك بار عملش كرديم ، اما دوباره حالش بد شده . مى خواستم از شما ...
آقاى دكتر كمى رنگ به رنگ ميشود و با خشمى آشكار ميگويد :
-- خانم عزيز ، شعور هم خوب چيزى است ! ما امروز مى خواهيم در باره ى يك مسئله ى حياتى يعنى سرنگونى جمهورى ننگين اسلامى صحبت كنيم ، شما هم وقت گير آورده ايد كه آمده ايد در باره ى سنگ كليه ى شوهرتان با من مشورت ميفرماييد ؟؟ (و با عصبانيت گوشى را ميگذارد )

تلفن دوباره زنگ ميزند :
- بفرماييد خواهش ميكنم . من دكتر فلانى هستم .
از آنور خط ، آقايى با آقاى دكتر سلام عليك ميكند و خيلى مودبانه مى پرسد :
- آقاى دكتر ، ميخواستم از شما بپرسم اگر جمهورى اسلامى سرنگون بشود ، آيا شاهزاده رضا پهلوى ، شانس اين را دارند كه نظام سلطنتى را دوباره به ايران بر گردانند ؟؟
*آقاى دكتر : نه آقا ! نه آقا ! اصلا و ابدا ! مگر ما مرده ايم آقا كه ميخواهيم دوباره يك مشت دزد و خائن و وطن فروش را به ايران بر گردانيم ؟؟ اينها يك مشت دزد فرارى هستند كه فردا بايد در پيشگاه ملت شريف و عزيز ايران حساب پس بدهند .اينها همه شان بايد در دادگاه هاى مردمى محاكمه بشوند و اموالى را كه از ملت شريف و عزيز ايران دزديده اند به ملت شريف و عزيز ايران پس بدهند . ( و با عصبانيت گوشى را ميگذارد )

تلفن دوباره زنگ ميزند . خانمى ميگويد :
-- ببخشيد آقاى دكتر ! اگر فردا همين ملت شريف و عزيز ايران به نظام سلطنتى راى دادند و خواستند آقاى رضا پهلوى بر مسند سلطنت بنشيند ، شما چه موضعى خواهيد داشت ؟؟

آقاى دكتر : نه خانم ! نه خانم ! ملت شريف و عزيز ايران غلط ميكند ! مگر ملت شريف و عزيز ايران مغز خر خورده است كه بيايد يك مشت دزد فرارى را دوباره بر سرنوشت خود حاكم بكند ؟؟!! ( و گوشى را ميكوبد روى تلفن )

دوباره تلفن زنگ ميزند . آقايى ميگويد :
-- آقاى دكتر ! شما كه ميفرماييد عميقا به آزادى بدون قيد و شرط براى همه ى اقشار ملت ايران اعتقاد داريد ، اين چه جور آزاديخواهى است كه پيشاپيش داريد براى خلايق تعيين تكليف ميفرماييد ؟؟
آقاى دكتر اين بار براستى جوش ميآورد و ميگويد :
-- شما عجب آدم احمقى هستيد آقا !!( و گوشى را ميكوبد روى تلفن )
بعدش زل ميزند توى دوربين تلويزيون و ميگويد : ايران فردا ، يك ايران آزاد و دموكراتيك خواهد بود . در ايران فردا ، همه ى گروه ها و اقشار ملت شريف و عزيز ايران ، بدون توجه به دين و رنگ و نژاد و قوميت و زبان و مليت و وابستگى هاى فكرى و سياسى شان ، نقش اساسى و تعيين كننده خواهند داشت .اما ، اما اى دوستان ، اى ميهن پرستان ، اى كسانى كه دل تان براى ايران مى تپد ،ايران فردا ، جايى براى توده اى ها ، شاه اللهى ها ،حزب اللهى ها ، منافقين ، چريك هاى فرارى از خلق ! پيكارى ها ، و دايناسورهاى جبهه اى نخواهد داشت .
ايران فردا يك ايران آزاد ودموكراتيك خواهد بود .يك ايران آزاد براى همه ى اقشار ملت !!

تلفن دوباره زنگ ميزند . آقاى دكتر گوشى را بر ميدارد و سه چهار تا ليچار حواله ى تلفن كننده ميكند و گوشى را ميگذارد .
تلفن جند بار ديگر هم زنگ ميزند . آقاى دكتر ديگر واقعا كفرش بالا آمده است . چند تا فحش چاروادارى نثار چند نفر ميكند و بعدش چشم به دوربين ميدوزد و ميگويد :
-بينندگان عزيز و ارجمند ! متاسفانه وقت ما در اينجا به پايان رسيد . من و همكارانم در اين شبكه ى تلويزيونى فردا شب در همين ساعت در خدمت تان خواهيم بود
من و همكارانم به اين گفته ى ولتر صادقانه و صميمانه اعتقاد داريم كه :
من با عقيده ى تو مخالفم ، اما جانم را ميدهم تا تو حرف ات را بزنى !!!

۳ نظر:

عبدل کس خرنه گفت...

گوينده ى تلويزيون فارسى : سلام بينندگان عزيز . من دكتر فلانى هستم . متخصص امراض مقاربتى !

گیله مردجان،اکثردکترهای این مرزوبوم تخصص مقاربتی دارند، می پرسی چطور؟ عرض میکنم به آقای خودم جناب گیله مرد:یارو دربچگی میدهدوبقول قدمای عوام باباسیل میگیردویه جوری باید بره دکترمقاربتی،وقتی باباسیلش جاافتاد میره دنبال بچه بازی وعاقبت سوزاک وسیفلیس میگره ومیره نزد دکترمقاربتی، پس از چندی در کونش احساس مورمور میکند ومتوجه میشه که به بیماری ابنه دچار شده وباید بره نزد مقاربتی و چون افاقه نمیکنه روزی چندنفر باید برن روی کمرش از باب مقاربت ونزدیکی ، نصف شب هم عیالش بیدار میشود وهوس میکند کمی مقاربت کند ، پس نتیجه میگیریم که اکثر این دکتر ومهندس وبنا وعمله و عره و عوره تماماً متخصص مقاربت و عندالزوم بیماری های مقاربتی هستند.پایدارباشید

ناشناس گفت...

بسیار جالب و آموزنده است ، عارضه جدی که متاسفانه جامعه سیاسی ما به آن مبتلاست، شما بدرستی و ساده و در یک پرده آنرا بیان نمودید
موفق باشید

ناشناس گفت...

این که بیشتر شبیه تلویزیون های سلطنت طلب بود نه ضد سلطنت. من رو به شدت یاد دکتر! سعید سکویی می انداخت.

ارسال یک نظر