نوحه ی ابا عبدالله
یه نوحه یی هست که یه ترجیع بند معروفه که می گه:
امشبی را شه دين در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زير سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
اینو در جواب اون گفتم:
بنگر بار دگر وِلوِله بر پای شده، تیره هر جای شده
موسم قیمه پلو و قمه و چای شده
بکن ای صبح طلوع
نوه ی ختم رُسُل کشته به شمشیر ستم، باز شد موسم غم
همه در فکر ریا و شکم و زیر شکم
بکن ای صبح طلوع
لشکر کور و کچل ریخته در برزن و کو، همه جا از همه سو
اَخ و تف در پس و پیش و گِل و شُل بر سر و رو
بکن ای صبح طلوع
جمع الواط همه دربدر و پر شر و شور، کرده بالا تنه عور
دست بر سینه و زنجیر به سر، گریه به زور
بکن ای صبح طلوع
این طرف حاج حسن با پسرش ظرف به دست، همچو در یوزه ی پست
آن طرف طبله یکی کرده شکم چون خر مست
بکن ای صبح طلوع
این طرف دخترکان کرده بزک همچو عروس، چشمک و عشوه و بوس
سوی دیگر پسران سینه سپر همچو خروس
بکن ای صبح طلوع
مرشد ناکس هیأت که بود بشکه ی ان، ذکر هفتاد و دو تن
می زند نعره و چون گُه بودش گند دهن
بکن ای صبح طلوع
روز در سوز و گدازند و در افغان و خروش، اَلکی رفته ز هوش
نیمه شب خانم و تریاک و عرق، ناله و نوش
بکن ای صبح طلوع
قمه بر کله ی بی عقل زنند از چپ و راست، گوییا کرب و بلاست
زین حماقت بدرم جَیب و کنم گریه رواست
بکن ای صبح طلوع
ای حسین بن علی بنده ی مظلوم خدا، که سرت گشت جدا
شیعیانت همه در بند نفاق اند و ادا
بکن ای صبح طلوع، بکن ای صبح طلوع، بکن ای صبح طلوع..............
از وبلاک دودوزه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر