این پسر خاله جان خدابیامرزمان مرحوم مغفور شهید! صدام حسین سابقا عفلقی کافر ! یک وزیر اطلاع رسانی داشت بنام آقای محمد سعید الصحاف که ما اسمش را گذاشته بودیم محمد کذاب و هر وقت قیافه اش را توی تلویزیون میدیدیم که سرگرم خشتمالی است میگفتیم : مر سر خر را سزد دندان سگ !
این آقای محمد کذاب هر روز صبح در حالیکه چهار صد و چهل و چهار نوع نشان و ستاره و زلم زیمبوهای نظامی بخودش آویخته بود میآمد جلوی دور بین تلویزیون و خبر میداد که ارتش ظفر مند عراق روز فلان و ساعت فلان یک لشکر زرهی امریکای جنایتکار را در صحراهای جنوب بصره مورد حمله قرار داده و دوهزار و سیصد و نوزده تن از آنان را به هلاکت رسانده که در میان کشته شدگان دویست و بیست و هفت ژنرال و فیلد مارشال و سرتیپ و سرهنگ هم وجود داشته است
یادمان میآید وقتی لشکریان امریکا بسوی بغداد سرازیر شدند همین آقای محمد کذاب آمد جلوی دوربین تلویزیون و با اطمینان خاطر گفت : ارتش امریکا ؟ ارتش امریکا مگر جرات دارد پایش را به خاک عراق بگذارد ؟ ارتش ظفرمند عراق به رهبری قائد اعظم صدام حسین چنان پوزه شان را بخاک میمالد که درس عبرتی برای همه متجاوزان جهان باشد .
آقا ! ما شب خوابیدیم صبح بیدار شدیم دیدیم تانک های امریکایی خیابان های بغداد را شخم میزنند و آقای محمد کذاب و قائد اعظمش دنبال سوراخ موش میگردند و جالب اینکه بعد تر ها دیدیم همین آقای ممد آقای کذاب در زمره اولین کسانی بود ه که خودش را تسلیم نیروهای امریکایی کرد ه و فی الواقع دو دستماله میرقصیده یعنی هم با گرگ دنبه میخورده هم با چوپان ضجه میزده است .به زبان دیگر هم آش معاویه را میخورده هم نماز علی را میخوانده است
حالا چرا این داستان را اینجا تعریف کردیم میخواستیم بگوییم اگر مرحوم مغفور صدام حسین یک محمد کذاب داشت این جمهوری نکبتی اسلامی چهار صد و چهل نوع محمد کذاب دارد که در راس آنها همین رییس جمبور بی اختیار شان است
پریشب ها وقتی ما حرف های این آقای بی اختیار را شنیدیم بیاد آن ضرب المثل ایرانی افتادیم که میگوید :
عروس ما الحمدالله هیچ عیب و علتی ندارد . فقط کور است و کچل است و سرگیجه دارد و گهگاه هم مختصری غش میکند !
این آقای محمد کذاب هر روز صبح در حالیکه چهار صد و چهل و چهار نوع نشان و ستاره و زلم زیمبوهای نظامی بخودش آویخته بود میآمد جلوی دور بین تلویزیون و خبر میداد که ارتش ظفر مند عراق روز فلان و ساعت فلان یک لشکر زرهی امریکای جنایتکار را در صحراهای جنوب بصره مورد حمله قرار داده و دوهزار و سیصد و نوزده تن از آنان را به هلاکت رسانده که در میان کشته شدگان دویست و بیست و هفت ژنرال و فیلد مارشال و سرتیپ و سرهنگ هم وجود داشته است
یادمان میآید وقتی لشکریان امریکا بسوی بغداد سرازیر شدند همین آقای محمد کذاب آمد جلوی دوربین تلویزیون و با اطمینان خاطر گفت : ارتش امریکا ؟ ارتش امریکا مگر جرات دارد پایش را به خاک عراق بگذارد ؟ ارتش ظفرمند عراق به رهبری قائد اعظم صدام حسین چنان پوزه شان را بخاک میمالد که درس عبرتی برای همه متجاوزان جهان باشد .
آقا ! ما شب خوابیدیم صبح بیدار شدیم دیدیم تانک های امریکایی خیابان های بغداد را شخم میزنند و آقای محمد کذاب و قائد اعظمش دنبال سوراخ موش میگردند و جالب اینکه بعد تر ها دیدیم همین آقای ممد آقای کذاب در زمره اولین کسانی بود ه که خودش را تسلیم نیروهای امریکایی کرد ه و فی الواقع دو دستماله میرقصیده یعنی هم با گرگ دنبه میخورده هم با چوپان ضجه میزده است .به زبان دیگر هم آش معاویه را میخورده هم نماز علی را میخوانده است
حالا چرا این داستان را اینجا تعریف کردیم میخواستیم بگوییم اگر مرحوم مغفور صدام حسین یک محمد کذاب داشت این جمهوری نکبتی اسلامی چهار صد و چهل نوع محمد کذاب دارد که در راس آنها همین رییس جمبور بی اختیار شان است
پریشب ها وقتی ما حرف های این آقای بی اختیار را شنیدیم بیاد آن ضرب المثل ایرانی افتادیم که میگوید :
عروس ما الحمدالله هیچ عیب و علتی ندارد . فقط کور است و کچل است و سرگیجه دارد و گهگاه هم مختصری غش میکند !