دنبال کننده ها

۷ آبان ۱۴۰۳

خدایا خسته شدیم

آقا! یکی بیاید این شازده بیچاره را از چنگ جان نثاران و غلامان خانه زادوطنی نجات بدهد.
طفلکی هر چه داد میزند ، هر چه ناله میکند ، هر چه قربان صدقه سلطنت طلب ها میرود ، هر چه گلویش را پاره میکند که : ای خلایق ! من نمیخواهم شاه بشوم ، من نمی خواهم آقا بالاسر بشوم ، من هیچ شغل و مقام و منصبی در آینده نمی خواهم، هیچکس به ناله ها ‌‌ و ندبه هایش گوش نمیکند و میگوید : شما غلط میکنی ! نمی خواهی شاه بشوی ؟ مگر دست شماست ؟ شما وارث تاج و تخت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی هستی ، مگر ما میگذاریم شما به این راحتی این تاج و تخت را بگذاری و در بروی ؟پس جواب کورش و داریوش و هوخشتره را چه جوری بدهیم ؟کمبوجیه و خشایارشا و آرش کمانگیر چطور؟
نه آقا ! ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی !
اگر زحمتی نیست لطفا یکی هم به این «رفقا» که شبانه روز سرگرم مبارزات کاغذی ضد امپریالیستی هستند بگوید اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سی سالی است مرحوم شده و استخوان هایش هم پوسیده است و از هیچ مرده ای هم انتظار هیچ معجزتی نیست .
مرحمت عالی زیاد
May be an image of wine and text
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Nasser Darabi and 34 others

روز داد

هر آن که تخمِ بدی کشت و چشمِ نیکی داشت
دِماغِ بیهده پخت و خیالِ باطل بست
ز گوش پنبه برون آر و دادِ خلق بده
وگر تو می‌ندهی داد، روزِ دادی هست!
« آقا مون سعدی»
البته منظور سعدی از « روز داد » روز رستاخیزو‌روز واپسین و روز قیامت و یا بقول قرآن « یوم تبلی السرایر » نیست ها !
روز داد ، یعنی روزی که همه این نابکاران دستار بند و اذناب تبهکارشان در یک دادگاه مردمی محاکمه و پس از آن بر چارسوی شهر آونگ شوند
May be an illustration
See insights and ads
All reactions:
Farrokh RiazSadri, Siavash Roshandel and 28 others

ورود پیامبرممنوع

دانشمندان سیاره جدیدی کشف کرده اند که دو سه برابر کره زمین است
این سیاره هم آب دارد و هم هوای مناسب برای زیستن . فی الواقع جان میدهد آدم برود آنجا باغ و باغستان بسازد و گندم بکارد و بنشیند لب جویبار و گذر عمر را تماشا کندو حافظ وار بخواند که :
دو یار زیرک و از باده کهن دو منی
فراغتی و کتابی و گوشه چمنی
من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پِی‌ام افتند هر دم انجمنی
چطور است قبل از آنکه پیامبری پیدا بشود و این سیاره جدید را به گنداب یاوه های خود بیالاید پا بشویم برویم آنجا یک تابلوی گل گنده هم آنجا بزنیم که : ورود پیامبران مادر قحبه ممنوع !
May be art
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Nasser Darabi and 117 others

آسیاب خون

چون به تبریز رسیدم چنان سلطان حسن بیگ (اوزون حسن ) را بیمار یافتم که در شب دیگر که عید خاج شویان بود در گذشت و چهار پسر از وی بجای ماند . سه تن از یک مادر و یک تن از مادر دیگر .
همان شب آن سه تن ، چهارمی را که نا برادری ایشان و جوانی بیست ساله بود خفه کردند و سپس مملکت را بین خود تقسیم کردند .
پس از آن برادر دوم ، برادر بزرگتر را به کشتن داد و خود پادشاه شد .....
( نقل از کتاب سفرنامه ونیزیان - جوزوفا باربارو )
و این آسیاب همچنان و هنوز می چرخد ومی چرخد و می چرخد . .
نقاشی: هوشنگ پزشک نیا
May be an illustration
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Mani Khorsandi and 94 others