دنبال کننده ها
۲۰ شهریور ۱۳۹۱
ملا نصرالدین و خرش ....!!
ملا نصر الدین و خرش!
آقاى ملا نصر الدين و پسرش از راهى ميگذشتند . ملا سوار خر بود و آقا زاده اش لنگان لنگان پشت سرش راه ميرفت .
خلايق گفتند: عجب پدر بى رحم خود خواه بى عاطفه ى پدر سوخته اى !!خودش سوار خر است و فرزند بيچاره اش را وا داشته تا پياده پشت سرش راه برود !
ملا از خر پياده شد و آقا زاده اش را سوار خر كرد و خودش به دنبال شان راه افتاد .
خلايق گفتند : عجب پسر بى معرفتى ! خودش سوار خر شده و پدر پيرش را پياده به دنبال خودش راه انداخته !!
پسر ملا از خر پياده شد و دو تايى ، پياده پشت سر خر راه افتادند .
خلايق گفتند : چه آدم هاى خرى ! خر دارند اما پياده مى روند !
ملا و پسرش پريدند روى خر و دو پشته سوار شدند .
خلايق گفتند : چه آدم هاى بى رحمى ! دو تايى سوار خر شده اند و دارند خر بيچاره ى زبان بسته را هلاك مى كنند !
حالا حكايت ماست :
چند وقت پيش ، ما بى احتياطى كرديم و دو كلام حرف حساب در باره ى آقايان و خانم هاى مجاهد نوشتيم وگفتیم ما همه چیز دیده بودیم اما رییس جمهور مادام العمر ندیده بودیم .
عده اى براق شدند و مثل والده ى گلبدن خانوم كلى فحش و فضيحت حواله مان كردند كه : فلان فلان شده ى سلطنت طلب ! چرا چيزى در باره ى ارباب خودت آقاى نيم پهلوى و شركا نمى نويسى ؟؟
ديديم اى داد و بيداد ، اين آقايان هنوز يك كهنه ى نفتى سر انبرشان نديده اند دارند دنيا را به آتش مى كشند ، اگر فردا پس فردا خودشان را جا كنند آنوقت ببين چها كنند !!؟؟
آمديم دو كلام در باره ى آقاى نيم پهلوى و منتظر الوزاره ها نوشتيم و گفتيم : اين آقايان هنوز بقال نشده ترازو زنى ياد گرفته اند . باز هم كلى فحش و فضيحت نثارمان كرده اند كه : مرتيكه ى مزدور كمونيست بى وطن وطن فروش ! چرا به اسب آقاى نيم پهلوى گفته اى يابو ؟؟!!
آمديم دو كلام در باره ى حزب كمونيست كولیگری ايران نوشتيم و گفتيم : اين آقايان انگار اندك مندك چغندر زردك شده اند ! اما دور از جان شما همه ى رفقاى اسبق و سابق و لاحق ، عينهو آب دهن آ سيد ابوطالب يقه مان را چسبیدند كه : مرتيكه ى ساواكى !! خيال ميكنى ما نميدانيم كه شما در رژيم گذشته از عوامل و عناصر موثر ساواك بوده اى و فرزندان خلق هاى مان را شكنجه ميداده اى ؟؟
آمديم دو كلام در باره ى ساواكيان و كيا بياى امروزى شان نوشتيم . باز هم كلى فحش و فضيحت نثارمان فرمودند كه : فلان فلان شده ى اسلام زده ى عرب تبار !! اگر يكبار ديگر از اين غلط هاى زيادى بكنى و از اين شكر ها ميل بفرمايى همه ى مدارك و اسنادى را كه درباره ى همكارى ات با رژيم خونخوار جمهورى اسلامى داریم و پول هايى را كه از آنها گرفته اى ! از باى بسم الله تا سين والناس افشا خواهيم كرد و آنوقت است كه ديگر بايد بروى گورت را گم كنى !
در مانده شديم و با خودمان گفتيم : آقا ! ما بعد از چهل سال مهترى حالا ديگر ماشاالله هزار ماشاالله توبره گم نمى كنيم . دو كلام هم در باره ى جمهورى نکبتی اسلامى نوشتيم و برخى از اين مشايخ محاسن دراز را مختصرى قلقلك داديم .
چشم تان روز بد نبيند ، آقايان اسلام پناهان ضمن اينكه زنده و مرده مان را جنبانيدند ادعا كردند كه ميدانند كجاى مان ميسوزد و چرا ميسوزد ! در حاليكه بينى و بين الله ، ما خودمان هنوز نميدانيم كجا مان ميسوزد !!
حالا ما مانده ايم معطل كه چه خاكى بر سرمان كنيم ! زن مان معتقد است كه ما بهتر است برويم همان كشك خودمان را بسابيم و باغ خودمان را شخم بزنيم و توى معقولات دخالت نكنيم .
از آن طرف ، برخى از دوستان دور و نزديك هى باد توى آستين مان ميكنند و ميگويند : بنويس آقاى گيله مرد ! لنگش كن آقاى گيله مرد !
حالا كه ما با پاى خودمان به سلاخ خانه رفته و توى بد انشر و منشرى گير كرده ايم ، محض رضاى خدا ميشود به ما بفرماييد گيله مردى كه ما باشيم بايد چه خاكى به سرمان بكنيم ؟؟!!
ضمنا به قول حضرت سعدى :
ما خود افتادگان مسكينيم
حاجت تيغ بر كشيدن نيست .
-
آن قدیم ندیم ها ؛ در دوره آن خدا بیامرز _ یعنی زمانی که همین آ سید علی گدای روضه خوان دو زار میگرفت و بالای منبر سر امام حسین را می برید و...
-
دوازده سال از خاموشی دوست شاعرم - ابوالحسن ملک - گذشته است . با ياد اين طنز پرداز ميهن مان ؛ يکی از سروده هايش را برای تان نقل می کنم . : تص...
-
لوطی پای نقاره می پرسد : آقای گیله مرد ! میشود بفرمایید شما چیکاره هستید ؟ میگوییم: سرنا چی کم بود یکی هم از غوغه آمد ؟برای چه میخواهی ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر