دنبال کننده ها

۲۶ مرداد ۱۳۹۰





بعدازامتحان: پسره به دوستش : دوسر ورقه رو با انگشتم گرفتم، دادم به مراقب گفتم مراقب باش نریزه، تازه ست داغه!!!
مراقبه هم ورقه رو با احتیاط باز کرده می گه مگه چی توشه؟؟! گفتم : ریــــــــــــــــــــــدم!!!
خداییش دستِ خارجی ها درد نکنه، که اینهمه چیزای خوب اختراع کردن! یکیش همین کولرِ خودمون! اگه به ما بود الان...یا میگفتیم مشیتِ خدا در اینه که هوا گرم باشه و حتما یه حکمتی هست،باید تحمل کرد و نباید تو کارِ خدا دخالت کرد!!...یا اینکه یه دعا ساخته بودیم و میگفتیم باید
روزی 70 بار از روش خوند تا خنک شد...! اگرم میخوندیم و خنک نمیشدیم،میگفتن با اخلاص نخوندی وفقط بنده های واقعی و با تقوا خنک میشن!!
امام اوایل انقلاب تو سخنرانیش گفت آب را مجانی‌ می‌کنم برق را مجانی‌ می‌کنم! پدر سوخته‌ها این وسط فقط دارن مارو مجانی‌می‌کنن!

فکرنکن خيلي تيزي... سوزن از تو تيز تر بود ما نخ کرديم تو کونش...!!!

پسر عمه ام اینا تو خیابون آیت الله شیرازی زندگی می کنند. یه روز آب خونشون قطع شده بود زنگ زد به اتفاقات آب گفت: آقا آب آیت الله شیرازی کی میاد!!؟؟

یه احمقی یه درسی اختراع میکنه هزار تا عاقل نمیتونن پاسش کنن...!!y:--
توي اتوبوس نشسته بوديم . راننده اول اومد بليط هارو جمع کرد . موقع پياده شدن شاگرد راننده گفت خانم بليط . خانومه شاکي گفت آقا چه خبره ؟ يه بار از عقب بايد بديم يه بار از جلو ؟ اتوبوس داشت منفجر ميشد . خانومه اومد درستش کنه گفت الان به راننده دادم . به چند نفر بايد بديم ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر